یکى از وجوه امتیاز و جدایى بین نظام اسلامى در اقتصاد و نظامهاى غربى این است که در نظامهاى غربى اگرچه بهحسب ادّعا بهحسب قوانین معمولى و اساسى مردم آزادند که فعّالیّت اقتصادى داشته باشند، امّا در حقیقت این آزادى متعلّق به همه مردم نیست.
پول، وسیلهای جهت ذخیره ارزش و خرید کالاها و خدمات است که به دلیل قابلیت شمارش، تعیین میزان دقیق ارزش آن ساده است. این پول که اغلب به شکل اسکناس و سکه با آن سروکار داریم به خودی خود دارای ارزش نیست بلکه ارزش آن وابسته به کالا یا مفهوم دیگری است.
در بخشی از کتاب «هشت و چهل و چهار » نوشته کاوه فولادی نسب چنین آمده است: « گاهی اوقات در زندگی لازم است آدم پایش را از روی گاز بردارد؛ راهنما بزند؛ آرام آرام بگیرد توی شانه خاکی جاده... ترمز دستی را بکشد و پیاده شود و هر چند کوتاه نگاهی به پشت سر بیاندازد، به مسیر رفته و ردی که از خودش باقی گذاشته!
رویکرد اخباری برای تفسیر جملات افراد، فقط به ظاهر اکتفا میکند، اما در رویکرد اصولی از روشهای استنباط اجتهادی استفاده میشود. این دو رویکرد میتواند در فهم و تفسیر جملات اقتصادی هر صاحبنظری استفاده شود؛ طبعاً رهبر معظم انقلاب نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
یکی از موضوعاتی که در مباحث اقتصادی کشور مطرح می باشد، موضوع جهانی سازی قیمت هاست. برخی از فعالان اقتصادی معتقد به افزایش نرخ کالا و خدمات به صورت هماهنگ با بازار جهانی اند. برخی نیز معتقدند، کشورما نباید متاثر از بازار باشد و با جهانی سازی قیمتها یا دلاریزه کردن قیمت کالا و خدمات در کشور مخالفند. در این مقاله تحلیلی به این موضوع مهم اقتصادی می خواهم بپردازم.
اگر ده تا پول داشته باشیم و ده تا سیب، قیمت هر سیب میشود یک پول. اگر تعداد پولها بشود بیست تا، قیمت هر سیب میشود دو پول! این ترفندی است در سادهسازی مسائل پیچیدهای مثل تورم برای عموم، مسالهای که ده ها علت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی دارد.