مارا نبین و مارا نخوان…!

نرگس رضایی

پس ما نیز بسان کودکی 8 ساله آماده تغییریم تغییری برای واهمه های جدید، ذائقه هایی جدیدتر، ما شاهد تغییر مخاطبانمان هستیم مخاطبانی سر سخت، که متشکل ازنسل ارتقا یافته ای از جنس آلفا هستند.

همان خصوصیاتی که ایده پرداز،هوشمند، انزواطلب، ارتباط گریز، خلاق، ساختار شکن، فرد گرا، بدون حریم خصوصی وتنوع طلب است.

وقراراست ما برای آن ها منویی فراهم کنیم که در رقابت با رقیبانی همانند هوش مصنوعی عقب مانده است!

ما خودمانیم که با تدبیرهایمان به مخاطب اینچنینی گفته ایم ما را نبینید و مارا نخوانید…!

اماچگونه فهمیدیم مخاطب با ما قهر کرده! از کاهش تیراژمان؟ پایین آمدن سرانه مطالعه مخاطبمان؟ اقبال رسانه های خارج از حریم کشورمان؟ در واقع، پاسخ این است که ما با تغییر ذائقه مخاطبمان به سرگرم کردنش اکتفا کرده ایم زیرا خودمان را دستکم گرفته ایم اگر بگویم مرجعیت ما از بین رفته است غلو مطلق است، به هر حال مرجعیت ما کم رنگ شده چرا که قوانین قوای حاکمیت در پی مصادره آن برای تعریف و تمجید از دم و دستگاه خود!وبهتر بگویم به دنبال تصرف این مرجعیت به نفع تشکیلات خود می باشد.

پس ما مهمیم! اما در دام مصادره ی دولتی ها !

با این تفاسیر،ماهیت دوسویه بودن پیام ها، تنها از سویی مورد اقبال قرار می گیرد و همین امر سبب هم سویی مطلق رسانه به سمت دولت ها می گردد!بنابراین، ما چگونه می توانیم به مطالبات مردم پاسخ دهیم در حالی که به جبری سازمان یافته، از تمام منافع مقابل آن ها دفاع می کنیم؟! ما به این فشارها خو کرد ه ایم و تبعیض علیه خودمان را نعمت ولی نعمتان دولتی می پنداریم!

به طور مثال؛ یادتان هست در حدود پنجاه و چندروز قبل، وزرا برای پاسخ دهی به مطالبات مردم اصفهان دررابطه با پروژه بن بروجن به شهرما سفر کردند؟ کدام رسانه مستقل؟ کدام رسانه مکتوب، کدام رسانه محلی دراین نشست حضور داشت و چرانباید حضور می داشتند؟! زیرا ملاحظات و سانسورها و عدم مطالبات دربرگیری لازم را برای پوشش موضوعات به ظاهر جدی و حساس را نداشتند!

ما سزاوار نبوده ایم یا تخصص لازم را نداشته ایم که درحوزه محلی، رسانه محلی را نقش آفرین کنیم یا مسئولان به عمد ما راتحریم کرده اند؟! این بزرگواران پاسخگویی را در سطح شان خود نمی دانند!

نکند چون تیراژ ما پایین است!؟ یا حاکمیت جریان پیام را یک سویه کرده؟! یا رسانه های شبه دولتی هرآنچه را که آن ها می خواهند می نویسند؟!

یادتان می آید استانداری با قاطعیت اعلام کرده بود؛ در استان اصفهان صنایع مازوت نمی سوزانند و پالایشگاه شهید محمد منتظری هم با همین حمایت، در مقام پاسخگویی برآمد و گفت؛ ما هیچ کاره ایم و تهران به ما می گوید چه بسوزانیم و چه نه؟ و چند خبرگزاری دولتی با رپورتاژ این اعتراف شفاف را! در چند نوبت منتشر کرده اند؟ همین!والبته هوا هم روزبه روز آلوده تر و تعطیلی هایمان بیشتر شد! دم خروسی که هیچ صدایی از رسانه ها را بلند نکرد؟! چرا که رسانه های مکتوب راهی به دایره پاسخگویی مدیران حمایت کننده آلودگی هوا نداشتند! این مصادیق نمونه ایست از خروار. خود کرده را تدبیر نیست!

جالب است با این تفاسیر، بعضی رسانه چی ها هم که زورشان برای مطالبه به مسئولان نمی رسد یا نمی خواهند و منافعشان مهمتر است فاتحانه، دست به تخریب همکاران و رسانه های رقیب می زنند همانند کوبیدن رسانه های مکتوب در چند روز اخیر در حمایت از چند خبرگزاری…!حتما دستتان برسد برای این پیروزی بر خانواده خود،شیرینی هم توزیع می کنید!

میخ برچه می کوبید؟! در قایقی که خود هم در آن نشسته اید؟!

حرف آخر؛

*برای مرجعیت از دست رفته رسانه های محلی که در فضایی هدفمند،توسط شبه دولتی ها ایزوله شده، کاری کنیم!

*نسبت به تحریم مدیران بی تفاوت در مقام پاسخگویی متحد شویم

*در بزنگاه حساس کنونی ، دچار حواس پرتی نشده و عوامل اين ميرايي و ازپاافتادگي مفرط در بین متوليان حوزه رسانه را جستجو و  تصحیح کنیم.

نویسنده: : نرگس رضایی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: 8 سالگی روزنامه عصر اصفهان , استانداری اصفهان , پروژه بن بروجن , پیام یک سویه رسانه های دولتی , نسل آلفا