این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی
دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه ، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود . ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجه اش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بوده ایم .درباره این چهارنفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند.
سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامه نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما ، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند. مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشته های ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است .سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید می شود ؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی شناسد ؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم ؟ نمیتوانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم !
ما مطبوعات مستقل ( خصوصی و غیر دولتی )بنگاههای ضعیفی هستیم .حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم . چرا در شبهای صفحه بندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمی زنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست .مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است . ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید.
رونوشت :
۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک …
سردبیر سایت: در حاشیه مطلب آقای قوچانی موارد زیر هم قابل توجه است.
اینها غیر از مشکلاتی است که هرروز برای ارباب رجوع ایجاد میشود. مشکلاتی به بهانه وجود کارگزاری و موجود انعطاف ناپذیری به نام سیستم و شبکه! مشکلی که اینک در همه ادارات بلای جان مردم و برهان قاطعی برای عدم پاسخگویی سازمانهاست.
دهها نفر در شعب کارمند دارند، ولی برای هر مراجعه مردم را به کار گزاری حواله میدهند. کارگزاری که مامور و معذور و بیاطلاع از همه جاست و خودش در چنگ سیستم کذایی گرفتار ودر محاصره ارباب رجوع دست و پا می زند و طبعا پاسخگو هم نیست. مثلا از بن و حق مسکن حق بیمه کسر میکنید و بر هزینهها میافزایید. در حرف درصدی را برای افزایش دستمزد اعلام میکنید و عملا درصد بسیار بالاتری به ما تحمیل میکنید. یا غفلتا در آخرسال یادتان میآید جمع عدد آن نسبت به عدد ماه رند تعیین نشده و باید رند تحویل کارگزاری داد. رند مورد نظر چیست و ضریب آن چقدر است؟ کسی در آن سازمان بزرگ این را نمیداند!؟ لذا کارگزار و کارمند و کارشناس بدون دسترسی به سیستم را، با ارباب رجوع درگیر میکنند. درنهایت چون ظاهرا خیال میکنند فقط خودشان سیستم و شبکه دارند! حکم میشود که مردم این مواقع لیست هایمان را به سبک میرزا بنویسهای قدیم، بصورت دستی(!) تنظیم نماییم تا اعداد به میل سیستم(!) رند شوند. و دهها مشکل دیگر. چرا تکلیف ما را و تکلیف مردم را ساده و روشن نمی کنند تا یک پرداخت ساده حق بیمه ماهانه بدون دغدغه و رفت و آمد اضافی و تضییع وقت و حق انجام شود تا دولت هم منتفع باشد. مگر مولی در صفات حاکم متقی نفرمود: امره سهل؟
نویسنده: محمد قوچانی
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد