19 اسفند 1402 - 10:00 ق.ظ

برشی از کتاب منتشر نشده:

زندگی نامه شهید جهانگیر گرگین

در کوپه قطار (19)

زندگی نامه شهید جهانگیر گرگین

دوره آموزشی سربازان در پادگان کرمان به پایان رسید. بعد از ظهر روز شنبه 18/11/1359 همگی سوار بر اتوبوس شدند. آخرین خداحافظی را با دوستان دیگر کردند. به درودیوار پادگان چشم دوختند و همه‌ی خاطرات این دوماهه را ازنظر گذراندند. ساعت 30/16 دقیقه بود که بچه‌ها خود را در ایستگاه راه‌آهن کرمان دیدند. مقصدِ قطار قم بود. تعداد سربازان و نیروها زیاد بود.
دقایقی نگذشت که سوت قطار به صدا درآمد. برای خیلی از بچه‌ها سوارشدن بر قطار تجربه‌ی جدیدی بود. به‌خصوص برای بچه‌های اعزامی از دشتستان که در منطقه آنان هیچ راه آهنی وجود نداشت. قطار راه خود را در پیش گرفت. جهانگیر و حیدر زائری و برخی از دوستان در یک کوپه نشسته بودند. جهانگیر متوجه شد اعضای یک خانواده در راهروی قطار نشسته‌اند. زمستان بود و هوا به‌شدت سرد. دید که بچه‌های آن خانواده از سرما می‌لرزند. نتوانست تحمل کند. از بچه‌ها خواست که کوپه را تحویل آن خانواده بدهند و خودشان در راهرو بنشینند. جهانگیر بود و یک درخواست از بچه‌ها. آن‌ها می‌دانستند که ساعت‌ها باید در راهروی قطار از سرما بلرزند تا به مقصد برسند؛ ولی صداقت جهانگیر آن‌ها را آن‌قدر جذب خود کرده بود که پذیرفتند. به اصرار بچه ها آن خانواده داخل کوپه رفتند و بچه ها همه تا قم در آن هوای سرد در راهروی قطار ماندند.
راوی ها: جمال نیک نام و حیدر زائری

کد خبر: 143096

نویسنده: : نصرالله شفیعی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0