16 بهمن 1402 - 2:00 ب.ظ

برشی از کتاب منتشر نشده:

زندگی نامه شهیدِ عارف جهانگیر گرگین

قسمت اول (کاپشن )

زندگی نامه شهید جهانگیر گرگین

شهیدِ عارف جهانگیر گرگین متولد 1340، تاریخ شهادت 23 فروردین 1362،  روستای زیارت دشتستان است.

زمستان تازه فرارسیده بود. هوا کاملاً رو به سردی می رفت. در منطقه سعادت شهر که آن موقع سعادت‌آباد نام داشت هوا هنوز سردتر بود و گاه برف می‌بارید. جهانگیر نیز در همان محدوده درس می‌خواند. عبدالحسین می‌دانست که جهانگیر لباس گرم ندارد، جز یک کاپشن قدیمی که چندین سال را با آن سپری کرده بود.

یک کاپشن خوب زمستانی برایش خریداری کرد.

جهانگیر که به شیراز رفت آن را به او داد. مدتی بعد جهانگیر و تعدادی از دوستانش برای دیدار عبدالحسین و گشت‌وگذار به شیراز رفتند. سری هم به عبدالحسین زدند. عبدالحسین دید کاپشنی را که برای جهانگیر خرید بوده بر تن یکی از دوستانش است و خود همان کاپشن قدیمی و کهنه را بر تن دارد. تعجب کرد و چیزی نگفت. بعد که دونفری از اتاق بیرون آمدند. به آهستگی از جهانگیر پرسید این همان کاپشنی نیست که مدتی قبل برایت خریدم؟ جهانگیر گفت، بله راستش را بخواهید او هیچ کاپشنی که در این سرمای سخت خود را با آن گرم کند نداشت؛ ولی من حداقل همین کاپشن قدیمی را داشتم. نتوانستم بپذیرم که من دو کاپشن داشته باشم و او هیچ نداشته باشد. هنوز آن را بر تن نکرده بودم، هرچند پیشم خیلی زیبا بود و دوست داشتم آن را بپوشم؛ ولی بهتر دیدم آن را به رفیقم بدهم. احساس لذتی که با پوشیدن آن بر تن رفیقم می‌کنم بسیار برایم بیشتر است تا اینکه خودم آن را بر تن کنم. در آن موقع شرایط زندگی بسیاری از خانواده‌ها در روستاها به‌گونه‌ای بود که نیازهای اولیه فرزندان خود را نیز نمی‌توانستند تأمین کنند.

عبدالحسین از همان حقوق ماهیانه‌ای که می‌گرفت مبلغی از آن را نیز به جهانگیر می‌داد تا برخی از نیازهای اولیه‌اش را با آن تأمین کند. بازهم روحیه‌ی جهانگیر لطیف‌تر از آن بود که با آن پول هر آنچه می‌خواهد برای خود خریداری کند؛ ولی ببیند برخی دوستان و هم‌کلاسی‌هایش جیبشان خالی است و در حسرت برخی نیازها روزها را سپری کنند. او بدون آنکه کسی متوجه شود و یا حیثیت این دوستان بخواهد لکه‌دار شود مقداری از همان پول را به آن‌ها می‌داد. گاه می‌شد که با برادرش عبدالحسین این را در میان می‌گذاشت. ازاین‌جهت که او بداند و راضی باشد که پولی را که به جهانگیر می دهد بخشی از آن را به دیگران کمک می کند.

(راوی: عبدالحسین گرگین برادر شهید)

کد خبر: 142036

نویسنده: نصرالله شفیعی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0