در کَم و کِیفِ خوابزدگی
بسیاری از اهالی سینما زنده یاد علی حاتمی(بهشت الهی گوارایش باد) را بزرگترین جامعهشناس سینمای ایران میدانند.
عصر اصفهان ، مالک شیخی
مرحوم حاتمی در تاریکِ تاریخ فرو میرود اما هیچ گاه «روایت من از تاریخ» نداشته و تحریف در تعریف نمیکند. یکی از عمیقترین تعابیر او از توده عوام، که از منظر او عامل فلاکت و هلاکت جوامع هستند، «جماعت خواب زده» است. این تعبیر اگرچه برای یک درام تاریخی به کار رفته اما میتوان برای برشهای دیگر تاریخی_اجتماعی نیز به کار برد. چه برای جماعتی که به خاطر بازشدن چند روزه زاینده رود در اصفهان زیر پل خواجو میرقصند و از غارت آب و فرونشست زمین غافل اند؛ چه برای آن جمعیت مفلوکی که در شب تصویب برجام با پرچم آمریکا در میدان ولیعصر تهران دور افتخار میزدند؛ چه برای صنعت فولاد کشور که طبق آمار world steel برای دومین ماه پیاپی در امسال، کاهش تولید را تجربه کرد ولی همچنان نمایشگاه پشت نمایشگاه در حوزه فولاد برگزار میشود.
نمایشگاههایی با موضوع تکراری فولاد که تکرار آن برای برگزارکنندگانِ متصل، تکررِ منابع مالی است. حال آنکه مگر قرار است چه اتفاقی در حوزه فولاد ما رخ دهد که در نمایشگاه کیش و اصفهان و بقیه همایشها رخ نداده و اکنون قرار است در تهران رخ دهد؟!
این سوژه شاید با طنازی در شعر معروف شاملوی بزرگ، اینگونه قابل بیان است که:
«تابستان برق نداریم،
زمستان گاز،
همایش به مقدار لازم
نمایشگاه به قدر کافی
تولید منفی
و دیگر هیچ…»
وجه مشترک همه این رویدادها اما غیر از تعبیر خوابزدگی، میتواند مؤید نظریه جورج لوکاچ (از طیف نومارکسیستهای مجارستان) باشد که تا آگاهی طبقاتی رخ ندهد، نمی توان انتظار بهبود در اوضاع جامعه را داشت. به دیگر معنا، انتظار بیدار شدن نیز عبث است. آن گونه که در تمثیل قدیم گفته اند شتر را گم کرده و دنبال افسارش میگردند.
نویسنده: مالک شیخی
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد