8 شهریور 1402 - 10:00 ق.ظ

از غمی که می خوریم (۹)

یادداشت های روزانه مدیر عامل انجمن حمایت زندانیان بوشهر

یک توصیه به رؤسای دانشگاه ها و مدیران مدارس

خانمی با دختر بچه ی شش ساله اش به دفتر آمد. می گفت شوهرم به جرم‌مصرف مواد زندان است. یک دختر ۶ ساله و یک پسر ۴ ساله دارم. فاطمه خانم امسال به کلاس اول می رود. مادرش می گفت از زمانی که تابستان رسیده و فهمیده تا چند ماه دیگر به مدرسه می رود آرام و قرار نداشته است. می گفت به همان نسبت که فاطمه خانم خوشحال است که امسال به مدرسه می رود من نگران هستم. نگران از اینکه نتوانم وسایل مدرسه اش را تهیه کنم. برای ثبت نامش که به مدرسه مراجعه کردم پول ثبت نام و بیمه و لباس فرم خواستند. وقتی وضعیتم را برای خانم مدیر گفتم، خانم مدیر گفت همسرم خود از خیرین است و پول لباس فرم فاطمه خانم را از او می گیرم. مادر بیشتر نگران هزینه های دیگر از جمله لوازم التحریر بود. به او گفتم ما از قبل برای پرداخت لباس دانش آموزان اعلام آمادگی کرده بودیم؛ ولی حالا که خدا را شکر این مشکل حل شده است سعی می کنیم معادل آن را برای فاطمه لوازم التحریر بخریم. همین قول ما نیز براسش نقطا امیدی بود. فاطمه کنار مادرش روی صندلی نشسته بود و گاه بلند می شد و این طرف و آن طرف اتاق می رفت. در دنیای کودکی خودش غرق بود. رفتارش نشان می داد که هنوز دقیقا متوجه نیست در خانواده چه خبر است. نمی دانست پدر زندان است و مادر با دو بچه تنها باید زندگی را اداره کند. نمی دانست مادرش چگونه باید با یارانه و کمیته امداد باید آن قدر صرفه جویی کند تا بتواند شکم آن ها را سیر کند.
فاطمه را صدا زدم، نزدم آمد. با او حال و احوال کردم. گفتم چقدر خوشحالی که می خواهی به مدرسه بروی، لبخندی زد، نگاهی به پایین انداخت و گفت خیلی، آفرین بهش گفتم. قولی هم بهش دادم‌ که‌ اگر درس هایش را خوب بخواند کارت هدیه و جوایز دیگری نیز به او می دهم. فاطمه نیز با همان خوشحالی نگاهی بهم انداخت و گفت قول می دهم.
مادرش چند مدت پیش به دفتر مراجعه کرده بود. از او خواسته بودم که به فکر یک شغل خانگی برای خودش باشد تا بتواند با درآمد آن نیازهای اولیه زندگی اش را تأمین کند. می گفت پسر چهارساله ام هنوز نیاز به پمپرز دارد از عهده‌ی تأمین پمپرز آن هم بر نمی آیم. قبلا گفته بود که می توانم در منزل ترشی درست کنم و آن را به فروش برسانم. نیازمند سرمایه ی اولیه بود. همان موقع برای یک وام قرض الحسنه به یکی از بانک ها او را معرفی کردم. امروز می گفت قبل از آنکه دست به کار شوم با چند مغازه صحبت کرده ام استقبال چندانی نکرده اند. بیشتر نگران بهداشتی بودن ترشی ها هستند چون در منزل تولید می شود. دوباره به او تأکید کردم که به دنبال یک شغل خانگی باشد، گفتم حتی انجمن حاضر است هزینه آموزش شغل های خانگی را نیز بپردازد، به شرط آنکه خود شما اهل تلاش و کار باشید. در نهایت قول داد که دنبال کند. خداحافظی کرد و رفت.

افراد دیگری که بیشتر زندانی رأی باز بودند مراجعه کردند. یکی از اقدامات مثبت سازمان زندان ها ایجاد فرصت برای تعدادی از زندانیان است. آن ها را تحت عنوان زندانیان رأی باز آزاد می کند تا طی یک قرارداد با انجمن و یک مرکز اشتغال بتوانند درآمدی داشته باشند. این اقدام هم باعث می شود که باری از اداره زندان ها کم شود و هم زندانی بتواند با کار کردن و شرکت در تولید، درآمدی برای خود و خانواده اش کسب کند. این زندانیان هر هفته با مراجعه به زندان باید حضور خود را اعلام کنند.
آخر وقت بود که با نظر رئیس کل دادگستری قرار شد انجمن مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای آزادی یک خانم که حدود ۸ سال در زندان به سر می برد بپردازد. خانم از بند نسوان به دفتر رئیس زندان آمد. دقایقی در باره علت محکومیت و نحوه ی رضایت شاکی که از بستگان نزدیکش بود صحبت کردم. متأسفانه بدهی بالاست و قرار است که مابقی را به صورت قسطی بپردازد. آن موقع که این مادر وارد زندان شد فرزندانش کوچک بودند و الآن دانشجو هستند. برای یک زن تحمل ۸ سال زندان و دوری از فرزندانش بسیار سخت است. ای کاش انسان ها آن موقع که آزاد هستند و همه ی اختیار با آن هاست فکر عاقبت کار خود را می کردند و بدون توجه به عواقب کار تصمیمی نمی گرفتند و اقدامی نمی کردند. همه ی این کمک ها که با کمک خیرین صورت می گیرد در جهت کمک به زندانی است که با استفاده از فرصت جدید بتواند مسیر دیگری را به روی خود باز کند و با استفاده از موقعیت و شرایط جدید در رفتار خویش تجدید نظر کند. قرار شد به زودی مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان را به حساب شاکی واریز کنم. لازم به یادآوری است مبالغی که برای آزادی زندانیان پرداخت می شود با درآمدهای انجمن که اختصاص به خانواده ی زندانیان دارد متفاوت است و هر کدام در جای خود باید مصرف شود.

کد خبر: 136942

نویسنده: نصرالله شفیعی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0