عضو هیات علمی مرکز تحقیقات وآموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان:

دنیا برای آب سبز استراتژی دارد؛ ما نداریم!

دنیا برای آب سبز استراتژی دارد ما برای این آب، استراتژی نداریم طبق تحقیقات مدون صورت گرفته دردنیا یک قطره آب سبز یا آب باران به هدر نمی رود. مثلاً در حوزه دیم کاری که کشور سالیانه حدوداً ۴ میلیون هکتار زمین آیش رها می کنیم، چه لزومی دارد که ما زمین های دیم را بصورت آیش رها کنیم، در حالی که این دیمزار ها می تواند برای تولیدات علوفه زمستانه بسیار تاثیر گذار باشد.

به گزارش عصر اصفهان در گفت و گو با دکتر ترابی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات وآموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان مطرح شد؛ کشاورزی و دامداری اصفهان، که به شهادت دانش فنی کشاورزان آن، رکن اول تولید و اشتغال در کشور بود امروز در حال تبدیل شدن به خاطره ای برای مردمان این خطه شده است!اما سوالی که مطرح می شود اینکه آیا می توان دوباره امپراطوری کشت و زرع را به استان اصفهان بازگرداند و زاینده رود را از مرگ تدریجی و فصلی نجات داد؟!
بنابراین برآن شدیم تا با یکی از اعضای هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان گفتگو کنیم که پاسخ سوالات ما را در زمینه گیاهان کم آب بر که شاید یکی از متغییر ها در میان هزاران متغییر برای الگوی درست کشاورزی است را به ما می دهد.
وی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات وآموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان است و مشاور معاون زراعت وزیر جهاد کشاورزی است. دکترمسعود ترابی کشاورز زاده ای با سابقه 28 ساله در حوزه تحقیق و اجرا در بخش مشغول فعالیت است. وی در موضوعات تحت عنوان گیاهان کم آب بر یا گیاهانی با بهره وری بالای آب دارای تجربه پژوهشی و آکادمیک می باشد، (بهره وری آب یعنی به ازای واحد های مختلف آب مصرفی ،میزان محصول بیشتری تولید می کنند) و دغدغه ذهنی این متخصص این است که باید از گفتار درمانی گذر کرده و با گام های و برنامه های اجرایی صنعت کشاورزی منطقه به مسیری هدایت کنیم تا ضمن سازگاری با مشکلات اقلیمی و بحران کم آبی، سهم استان در امنیت غذایی کشور را حفظ کرده و زندگی و معیشت کشاورزان منطقه هم به روال سابقه برگردد.
* عصر اصفهان؛ شما در مورد محصولات و الگو های زراعی کم آب بر پژوهش های گسترده ای را انجام داده اید، فکر میکنید روند تولید محصولات زراعی در استان چگونه باشد؟
*د ترابی: کشاورزی یک الگوریتم فوق العاده پیچیده‌ است که در تعامل بسیار نزدیک با مسائل اکولوژیکی، محیط زیست و پایداری سرزمین است. بدان معنا که، اگر در حوزه کشاورزی به مسائل اکولوژیکی دقت لازم را نداشته باشیم و این الگوریتم با متغیر های بسیار زیاد شامل آب، خاک، اقلیم، معیشت مردم، محیط زیست، اجزای محیط زیست و متغیر های بسیار دیگری مورد توجه قرار نگیرد! و ما به صورت تک بعدی فقط به یک موضوع نگاه کنیم ممکن است، ظرف یک سال یا تعدادی از سال ها موفق باشیم اما به طورقطع این تصمیم نمی تواند پایداری تولید را بهمراه داشته باشد.
*عصر اصفهان؛در شرایط کنونی که دچار بحران کم آبی هستیم و مشکلات دیگری را نیز با خود همراه داشته همانند فصلی شدن رودخانه زاینده رود و بحران در کشاورزی استان برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی چگونه می توان شرایط سال های قبل از بحران را دوباره احیا کرد؟
*د ترابی: با توجه به فرو نشست های اخیر شاید یکی از از ترس هایی که برای اصفهانی ها بوجود آمده، با این همه قدمت و تاریخ، به خطر افتادن پایداری سرزمینی است! اولین نیازجامعه امنیت در ابعاد مختلف است، تا بتوانید زیست خوبی داشته باشیم برآیند امنیت های مختلف ما را به زیست سالم و آرام هدایت خواهد کرد.
بنده و بسیاری از متخصصان کشاورزی، آب، محیط زیست و اکولوژیست ها معتقداند، و به این موضوع قایل هستند که ما در بحث منابع آب درسطح کشور همه کوپن هایمان را هزینه کردیم! چرا که ما اجازه و استطاعت این همه بارگذاری بر روی منابع آب سطحی و زیر زمینی را نداشتیم.
*عصر اصفهان: یعنی در این زمینه مدیریتی نشده است؟! مشکل اساسی کجاست چرا با این بحران کنونی (بی آبی)مواجهیم؟
*د ترابی: ببینید مدیریت کردن شرایط موجود یک مسئله است و بارگذاری ها و اشتباهات قبلی مسئله ای دیگر! بارگذاری هم قسمتی از مدیریت است، بارگذاری ها به اشتباه و بیش از حد بوده است و الان داریم اون تصمیم غلط و اون بارگذاری های چند برابری را مدیریت می کنیم، در حالی که اولین گام برگشتن به قبل از آن اشتباهات است. ما در حوزه کشاورزی و اکولوژیک یک واژه ای به نام توان اکولوژیکی داریم. این یعنی؛ یک انسان 50 کیلویی نمی تواند یک وزنه یک تنی را بدون هیچگونه ماهیچه سازی و بدنسازی بالای سرش ببرد.
ما در حوزه منابع آبی مان در استان اصفهان بزرگترین و اساسی ترین مشکلی که داریم، بارگذاری های بیش از اندازه در دهه ها و سنوات قبلی می باشد. یعنی برای یک ظرفیت یا مخزن مشخص آب چندین برابر بارگذاری انجام داده ایم. سال‌های خشک مثلاً در حوضه آبخیز زاینده رود شامل مناطق غربی استان ، زردکوه بختیاری و حوزه کوهرنگ ما حدود ۷۰۰ میلی متر بارندگی داریم، ودر شرایط نرمال ممکن است حتی به1200 تا 1400 میلی متر هم برسیم و در بهترین و آرمانی ترین شرایط بالای ۱۴۰۰ میلی متر تا 2000 میلی متر بارندگی هم داشتیم، خوب اینها همه قابل محاسبه است، یعنی می شود میزان دقیق، متوسط و حتی سالیانه منابع آبی در حوضه آبریز زاینده رود را به طور دقیق محاسبه کرد و می توان گفت که با این میزان بارندگی، که در این سال باریده می شود در این حوضه آبخیز چه میزان می توانید برداشت کرد. بایستی محاسبه می کردیم بطور میانگین بجز حق آبه هایی که وجود داشته و مردم مالک هستند، حق چه میزان اضافه برداشت آب و بارگذاری دیگر را داشته ایم.
وقتی در مورد ظرفیت آبی یک حوضه آبی در یک منطقه صحبت می کنیم، باید ببینیم که ظرفیت آبی یک حوضه از چه اجزایی تشکیل می شود، ظرفیت آبی یک حوضه از یک سری آب های سطحی و فصلی که در فصل بارش باریده میشود و قسمتی از آن نفوذ عمقی کرده و آب های زیر زمینی را می سازد تشکیل می شود. البته یک قسمتی از آن آب ذخیره شده بعد ها با بازچرخانی به منابع آب زیر زمینی می پیوندد، و منابع زیر زمینی را تقویت می کند.
اگر به جغرافیایی طبیعی ایران نگاه کنید، وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس عامل اصلی بارش در سطح کشور است، بطوریکه ابر هایی از سمت مناطق غربی، جنوبی، جنوب غربی عمدتا از سمت مدیترانه یا دریای سرخ وارد کشور می‌شوند و این دو رشته کوه ابر ها را متوقف کرده و باعث بارندگی می شوند. آب حاصل از این بارندگی در دامنه های این دو رشته کوه اگر به حال خود راه می شد و دخالت های بشر در هدایت، تجمیع و انتقال آن صورت نمی گرفت، و آب راه خودش را در طبیعت طی می کرد قطعا شرایط از این وضعیتی که وجود دارد بهتر بود. نکته بسیار مهمی که بسیاری از متخصصان کشاورزی و محیط زیست به آن اعتقاد دارند اینکه آب حوزه جغرافیای سیاسی نمی شناسد، آب مرز شهرستان و استان نمی شناسد، آب در جایی باریده می شود و در جلگه حاصلخیز دیگری که طبیعت بهتر از بشر تشخیص می دهد بایستی دشتی را سیراب کند و قوت و غذای کافی برای انسان و سایر موجودات تولید کند. اگر می پذیرفتیم که طبیعت و زیست کره دارای شعور و قانون مخصوص به خود است، آنوقت سعی نمی کردیم آب را با صرفه هزینه های گزاف به تپه های مرتفعی پمپاژ کنیم که طبیعت نوع کاربری آن ها را برای ما مرتع تشخیص داده نه باغ میوه!
اگر بجای اینکه آب در مسیر خودش، که طبیعت برای آن تعیین کرده، جاری و ساری شود، در پشت سد ذخیره شده و توسط لوله با سایر حوضه ها پمپاژ شود و صرف کارخانه های صنعتی شود و برای آب بازچرخانی لازم صورت نگیرد و آب در طبیعت در چرخه و چرخش طبیعی خودش قرار نگیرد، سطح ایستابی آب های زیر زمینی پایین خواهد رفت، سفره های زیر زمینی کوچک تر شده و در نهایت منابع زیر زمینی آب نابود شده و ضمن اینکه کشاورزی کم رونق و بی رمق می شود؛ طبیعت هم خشک شده و زیست و معیشت و حتی شادی مردم تحت تاثیر فرونشست ها قرار می گیرد. اگر با دقت نگاه کنیم الان این اتفاق در حال افتادن است.
*عصر اصفهان: یعنی منظورتان این است که آبیاری و حق ابه کشاورزان به بازچرخانی و توقیت منابع آب های زیرزمینی کمک می کند؟ بیشتر توضیح بدهید.
*د ترابی: بله در واقع بزرگترین حرکت آب در کره زمین بازچرخانی است یعنی اگر بازچرخانی آب نداشته باشیم، بگذارید برای شما یک مثال بگویم شاید خیلی از مردم فکر کنند که استفاده از تکنولوژی های نوین در بخش کشاورزی در حوزه آبیاری مثلاً آبیاری قطره ای، آبیاری بارانی، آبیاری زیرزمینی، این موارد چقدر به کشاورزی کمک می کند اما اگر از من که متخصص کشاورزی هستم بپرسید که آیا ما حق داریم همه آبی را که در اختیار داریم، به صورت قطره ای مصرف کنیم یا همه را به صورت بارانی کنیم، می گویم این اشتباه بزرگی است که بشر می‌تواند انجام دهد! می دانید چرا؟! چون به این آبها اجازه نفوذ داده نمی شود بازچرخانی صورت نمی گیرد، یکی از بزرگترین اشکالات این است که بشر فکر می کند تمام سیستم آب را می تواند از طریق تکنولوژی نوین به صورت قطره ای مصرف کند و گاها همه این کاررا تایید کرده اند! در حالی که بااستفاده از تکنولوژی های نوین موجب خواهیم شد ، زمین شور شود و منابع مان را از بین ببریم ! چرا که اگر تواتر استفاده از سیستم های تحت فشار آب در کشاورزی رعایت نشود، املاح آب استفاده شده در سیستم های تحت فشار به دلیل تبخیر بالا در سطح زمین تجمع پیدا کرده و باروری خاک را نابود می کند.
*عصر اصفهان؛چه کسانی در اجرای سیاست های آبیاری های نوین و اصرار به این روش ها به صورت مداوم نه به شیوه درست مقصر هستند؟
شاید من در مقامی و جایگاهی نباشم که بخواهم مقصرها را معرفی کنم، ولی بطور کلی معتقدم در گذشته در برخی تصمیمی گیری و تصمیم سازی متخصصان مرتبط با حوزه آب و کشاورزی دخالت داده نشده اند و متاسفانه برخی تصمیمات توسط کسانی گرفته شده که شاید متخصصان خوبی بوده اند ولی تخصص آن ها مرتبط با کشاورزی، محیط زیست و از همه مهمتر تخصص در خصوص منابع آب از دیدگاه اکولوژی نداشته اند.
به هر جهت من به عنوان متخصص این را می دانم که ما حق نداریم به طور مداوم و همیشگی از تکنولوژی نوین آبیاری مثل سیستم قطره ای برای آبیاری استفاده کنیم چرا که برنامه درست این است که با توجه به شوری آب، دمای منطقه، نفوذ پذیری خاک و … پس از چند دوره استفاده از آبیاری قطره حتمن بایستی برای آبشویی از آبیاری سطی استفاده کرد تا شوری سطح خاک شسته شود و آب فرصت باز چرخانی داشته باشد و باروری زمین را حفظ شود.
*عصر اصفهان؛ برگردیم به موضوع کشاورزی و پایداری سرزمینی و بیم هایی که متوجه متخصصان این حوزه و از جمله شماست که در ابتدای گفت وگو به آن اشاره کردید لطفادر این مورد توضیح بیشتری بدهید؟
قطعا در حال حاضر نقطه نظر مشترک و گاهی تقابل بین متخصصان محیط زیست و کشاورزی موضوع پایداری سرزمین است. در یک نگاه گلی اگر عامل اصلی تهدید پایداری سرزمینی را فرونشست ها بدانیم، در آن صورت علت اصلی این موضوع بر میگردد به برداشت های بی رویه آب های زیر زمینی و عدم جایگزینی آب های برداشت شده، بطوریکه در ابتدای عرایضم توضیح دادم در چند دهه اخیر بیلان ورودی و خروجی آب های زیر زمینی بالانس نبوده است. حال اگر سوال کنید چرا بیلان درست نبوده من به چند مورد اساسی اشاره می کنم، شاید عامل اصلی فرونشست ها عدم بازچرخانی آب و یا بطور ساده تر قطع آب در زاینده رود بوده است، چرا که بارگذاری های بی حساب و کتاب امکان آزاد سازی آب را از ما سلب کرده است. عامل مهم عمده دیگر افزایش سطوح زیر کشت متکی به آب های زیر زمینی بوده است، بطوریکه باز هم بدون حساب و کتاب مجوز های بی حسابی برای حفر چاه آب و افزایش سطح زیر کشت صادر شده است، بدون اینکه به ورودی و خروجی سفره ها توجه ای کرده باشیم. زیست کره زمین هوشمند ترین سیستم بهم پیوسته و الگریتمی جهان هستی است، وقتی فاکتوری دستکاری می شود ده ها عامل دیگر دستخوش تغییر قرار می گیرد.
*عصر اصفهان؛راه حل شما برای برون رفت از این بحران ها چیست؟ و چه باید کرد؟
* د ترابی : چه باید بکنیم؟!
گام نخست این است که به جای گفتار درمانی و صرفا حرف زدن درهمایش‌‌ها و مقالات متعدد باید گام های عملی و برنامه های استراتژیک در جهت حفظ پایداری سرزمین و افزایش منابع آب و جبران کاهش بیش از اندازه از آب های زیرزمینی که زمان زیادی می‌برد و را شروع کنیم. گام های عملی، کنفرانس و ذکر مصیبت کافی است.
گام بعدی این است که برای توسعه به توان اکولوژیک مناطق دقت کنیم و بر این اساس برنامه توسعه ای تنظیم کنیم. مثلاً پمپاژ کردن آب به منطقه که آن منطقه از اول دارای پتانسیل کشاورزی نبوده و مثلا مناسب مرتع یا حتی کویر بوده است موجب شده که منطقه ای را نابود کنیم و با استفاده از انرژی های سوبسیدی به سختی یک حداقل محصول کشاورزی یا صنعتی در آن منطقه تولید کنیم و از طرفی دیگر با ایجاد امید واهی اکولوژی جمعیت آن منطقه را هم به اشتباه دستخوش تغییر قرار داده ایم.
گام دیگر برای انجام برنامه های توسعه ای در هر منطقه طی یک برنامه تعاملی خاص بصورت مولتی دیسپلینی با حضور متخصصان محیط زیست، کشاورزی، صنعت، اقتصاد و … منطقه استعداد یابی شده و درست تصمصم گیری شود.
برنامه بعدی اینکه تصمیم گیران آب در کشور نبایستی فقط متخصص هیدرولوژی و عمران آب باشند، بلکه برای تصمیم گیری ذخیره آب، انتقال، مصرف و بارگذاری بایستی یک وزارت خانه خاص تصمیم گیری و حتی مجری نباشد.
از همه مهمتر برای شرایط کنونی بایستی برداشت از چاه های مجوز دار محدود و از چاهای بدون مجوز ممنوع شده و بطور کلی برنامه بیلان ورودی و خروجی سفره ها تنظیم و اجرا شود.
از دیدگاه بنده به عنوان یک متخصص کشاورزی، در رابطه با نوع کاشت محصولات و بطور کلی الگو های زراعی معتقدم در بسیاری از مناطق کشور ما بایستی بیشتر بر کشت ها زمستانه متمرکز شده و از سطوح کشت تابستانه کم کنیم. چرا که در بازه اواسط پاییزه تا اوایل بهار میزان تبخیر و تعرق از گیاه و زمین در حداقل بوده و امکان استفاده از آب سبز هر چند کم وجود دارد. آب سبز همان بارندگی است که طی این بازه زمانی اتفاق می افتد. کشوری که بالای 90 درصد دشت های خود با مشکل جدی کاهش آب های زیر زمینی روبرو است و در همان مناطق فقط طی فصل گرم میزان تبخیر و تعرق گاها به بالای 1000 یا 1500 میلی متر می رسد، واقعا کشور کشت تابستانه نیست، نمی گویم ما کشت های تابستانه را کلا تعطیل کنیم، نه، ولی بطور جدی باید سطوح تابستانه را کم و بیشتر به سطوح پاییزه زمستانه تا اواسط بهار متمرکز بشویم. بطور مثال چرا ما باید در کشوری با این همه بحران آب فقط علوفه سیلویی تابستانه تولید و ترویج کرده ایم؟!
*عصر اصفهان: الگوی کشت محصولات علوفه ای در اصفهان و ایران چگونه است ؟ عملکرد کشورهای موفق در این زمینه چگونه است؟
در حوزه تحقیق و توسعه گیاهان علوفه ای که تخصص بنده است مطالبی را از تجارب سایر کشور ها و ایران خدمتتان عرض می کنم. ، چون حوزه کشاورزی بسیار وسیع است ما حدود 15 گرایش در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی داریم و هرکدام از این حوزه ها با الویت بحث آب برنامه های خاص خود را دارد. حالا سوال این است که با توجه به مطالب ذکر شده و بحران جدی آب، خاصه گیاهان علوفه‌ای چه کار کنیم؟ من دو واقعیت علمی را به شما می گویم ، قاره ای داریم به نام اروپا، معروف به قاره سبز با متوسط بارندگی بالای ۷٠٠ ۸٠٠ میلی متر، و باز کشوری داریم به نام کانادا که ۲۵ درصد آب های شیرین دنیا را دارد. اما این کشورها در حوزه گیاهان علوفه ای توان و ظرفیت اساسی خود را بر تولید علوفه در زمستان تا اوایل بهار گذاشتند، یعنی عمده نیاز علوفه ای خود شامل علوفه سیلویی و خشک خود را در بازه زمانی اواسط پاییز تا اولیل یا اواسط بهار تولید می کند. مثلا درصد بالایی از نیاز علوفه ای سیلویی خود را از طریق علوفه قصیل یا خصیل تریتیکاله، جو، یولاف، گروه ماشک های علوفه ای تولید و تامین می کند، در صورتی که ما دقیقاً عکس عمل می کنیم. اگر به جدول تولید و نیاز محصولات علوفه ای و خوراک دام کشور توجه کنیم، بیش از 85 درصد از نیازهای علوفه ای کشور که شامل ذرت های سیلویی و یونجه، یا دانه ذرت، سویا می باشد، در فصل تابستان با استفاده از آب های زیر زمینی و یا ندرتا آب پشت سد تولید می شود. این در حالی است که همان طوری که که عرض کردم وقتی در تابستان تولید می کنیم علاوه بر اینکه از آب باران بهره مند نمی شویم با حداکثر میزان تبخیر و تعرق در فصل تابستان روبرو هستیم و عملا قسمت عمده ای از آبی که مصرف می کنیم صرف تبخیر می شود تا اینکه صرف تولید بشود. بطور کاملا واضح بنده معتقدم یکی از گام های عملی مشخص که در حوزه گیاهان علوفه ای باید برداریم، اینکه بالای 70 تا 75 درصد نیاز علوفای را باید به فصل بازه زمانی اواسط پاییز تا اوایل بهار شفیت کنیم. این محصولات علوفه ای می تواند در حوزه کشت دیم و آبی شامل خصیل غلات زمستانه، ماشک ها، اسپرس دیم و … باشد. توضیح اینکه به تمام آب هایی که از طریق بارندگی قابلیت ذخیره در خاک داشته باشد و توسط گیاهان جذب شود به آنها آب سبز می گویند.
*در مورد آب سبز و الگوهای موفق اروپایی گفتید کشورهایی که با وجود منابع آبی فراوان به میزان بهره وری و صرفه جویی از منابع آبی شهرت دارند ما چه کرده ایم و باید چه تدبیری اندیشه شود تا به استاندارد های لازم برای حفظ باقی مانده منابع آبی کشور انجام دهیم؟
دنیا برای آب سبز استراتژی دارد ما برای این آب، استراتژی نداریم طبق تحقیقات مدون صورت گرفته دردنیا یک قطره آب سبز یا آب باران به هدر نمی رود. مثلاً در حوزه دیم کاری که کشور سالیانه حدوداً ۴ میلیون هکتار زمین آیش رها می کنیم، چه لزومی دارد که ما زمین های دیم را بصورت آیش رها کنیم، در حالی که این دیمزار ها می تواند برای تولیدات علوفه زمستانه بسیار تاثیر گذار باشد. در دیمزار ها باید کشت را درست انتخاب کنید مثلاً در همین مسائل حوزه دیم به لحاظ سنتی و به لحاظ کشاورزی معیشتی از قدیم الایام فقط گندم و جو به منظور تولید دانه می کارند، در صورتی که عملکرد دانه در بسیاری از این دیمزار ها 300 تا 500 کیلوگرم در هکتار است، و تکاپوی هزینه هایی که صرف کاشت کردند را نمی دهد. اگر این دیمزار ها به علوفه زمستانه اختصاص پیدا کند و به جای اینکه دانه برداشت کنیم علوفه برداشت کنیم هم سود چند برابری عاید شان خواهد شد هم خاک زمینشان فرسایش پیدا نمی کند.
بگذارید از یک زاویه دیگر یعنی نگاه بهره وری آب به این موضوع نگاه کنیم، با یک متر مکعب آب در فصل تابستانه بین 5 تا 6 کیلوگرم علوفه سیلویی قابل تولید است، در حالی که اگر همین یک متر مکعب برای تولید علوفه سیلویی زمستانه بکار برده شود بین 10 تا 12 کیلوگرم علوفه قابل تولید است، این یعنی اینکه بهره وری آب را دو برابر کرده ایم. بطور نمونه در شرکت کشت و دام فوده ای در شمال شهر اصفهان حدود یک دهه است که از این پتانسیل استفاده کرده و قسمت عمده تولیدات علوفه ای خود را از طریق خصیل یا قصیل جو تامین می کند، یعنی بهره ور تر عمل می کند.
بجز بحث تولیدات علوفه ای زمستانه که بایستی در صدر برنامه ها استراتژی ها قرار گیرد، در خصوص 20 یا 30درصد تولیدات تابستانه هم بایستی تغییرات عمده ای ایجاد کنیم، بطوریکه بجای کشت محصولات آب بر بایستی محصولات علوفه ای کم آب بر را جایگزین کنیم.
بطور نمونه در دنیا سالیانه ۶۵ میلیون تن دانه سورگوم تولید می شود، بزرگترین تولیدکننده سورگوم دانه ای در جهان آمریکا است. آمریکا در سال حدود 11 میلیون تن دانه سورگوم تولید می کند. آمریکایی که مهد تولید ذرت است و ذرت بومی آمریکا است، چرا سورگوم تولید می کند ؟ به این دلیل اینکه نسبت به ذرت 40 درصد آب کمتری مصرف کند. این آمار ها که خدمتتان ارائه می کنم مربوط به آوریل ۲۰۲۲ می باشد، از آن طرف بزرگترین وارد کننده دانه سورگوم در جهان کشور های ژاپن و چین است چین سالیانه ۱۲ میلیون تن دانه سورگوم وارد می کند. اما کشاورز و مرغدار و دامدار ایرانی در مورد این دانه بسیار پر مصرف و کیفی در جهان دانش زیادی ندارد! ما کشوری هستیم که بیشتر مناطق و اقالیم کشورمان بسیار مناسب تولید سورگوم دانه ای با حداقل آب مصرفی است. ما در دهه 60 مبادرت به افزایش کشت ذرت در سطح کشور کردیم، و تمام این سال ها، مبادرت به تولید آن کرده ایم و هیچ وقت حتی به فکرمان خطور نکرده است که ذرت فقط مناسب برخی از مناطق و اقالیم کشور است و شاید محصول بهتری وجود داشته باشد محصولی که مثل سورگوم دانه ای که آب کمتری مصرف کند و مناسب اقالیم خشک و فراخشک کشور است. کشت دانه سورگم تکنولوژی بسیار سادهای دارد و همه تکنولوژی اش در کشور موجود است. البته باید متذکر شوم در سال جاری کار خوبی که در کشور صورت گرفته است و آن اینکه وزارت جهاد کشاورزی خرید تضمینی دانه سورگم را در دستور کار قرار داده است و برای اولین بار در سطح کشور ده هزار هکتار از این دانه استراتژیک ایجاد خواهد شد.
در اوایل صحبت خود اشاره کردم که باید از گفتار درمانی بپرهیزیم و استراتژیکی قابل اجرا ارائه کنیم برنامه بنویسیم که در دنیا به آن action plan می گویند یعنی برنامه های اجرایی که فاز به فاز و گام به گام به جلو هدایت می شود . اگر این کار را نکنیم تمام منابع آب را نابود کرده و به نتیجه ای که باید نخواهیم رسید . در حوزه گیاهان علوفه ای خوشبختانه وزارت جهاد کشاورزی برنامه های بسیارخوبی را تدبیر کرده است. یکی اینکه قسمت عمده‌ای از تولید ات علوفه ای را به فصل زمستان منتقل کنیم و دوم اینکه در فصل تابستان به جای علوفه های پرآب از علوفه های کم آب استفاده می شود . نکته دیگر اینکه جیره نویس های ما در دامپروری های صنعتی در فارم های مرغداری گوشتی و در فارم های مرغ های تخم گذار باید با ما همکاری بکنند یعنی اینها جیره هایشان را تغییر بدهند.
مشکلی که ایران دارد این است که جیره نویس ها فقط با آیتم های محدودی تغذیه ای جیره می نویسند. در صورتی که در دنیا بر اساس توان اکولوژیکی منطقه شان جیره های نوشته می شود که این یکی از بزرگترین اشکالات است و من معتقدم که جیره نویس های ما باید یک بازنگری نسبت به فرمول هایشان داشته باشند و فرمولها را بر اساس داشته هایمان بنویسند بر اساس فرمول هایی که برای دام ها در آمریکا و اروپا تهیه شده است.
متاسفانه ما آن پکیج های جیره ای را که استفاده می کنیم که برای کشورهای پر آب نوشته شده و بدون نوآوری آنها را کپی کرده ایم. باید آنها را تغییر دهیم. این را متخصصان دام باید بگویند ولی شاید به طور کلی نژاد های دامی هم نژادهای اشتباهی بوده است برای مثال ما در اصفهان از نژادهای گاوی نگهداری می کنیم بنام هلشتاین که در مسابقه های رکورد شیر شرکت می‌کنیم و هر ساله در دنیا دوم یا سوم میشویم، این نژاد ممکن است ۴۳ کیلو روزانه شیر بدهد ولی از آن طرف تابستان برای خنک شدن این نژاد، سیستمی تعبیه کردیم که در فصل تابستان در فری استایل ها و بهاربندها برای خنکی کردن این دام ها آب را اسپری می کنیم، چون هولشتاین، به هوای خنک نیاز دارند. برای اینکه اصرار داریم نژاد هلشتاین را در اصفهان پرورش دهیم و بعد در دنیا ادعا کنیم که ما در مسابقه شیر دوم شدیم یا کانادا را پشت سر گذاشتیم این کار صد در صد غلط است ما باید از نژادهایی استفاده کنیم که با شرایط و توان اکولوژیکی ما همخوانی داشته باشد.
بطور مثال شاید خوب بود که ما در قسمت های گرم کشور از گاومیش ایرانی و دو رگ های خارجی استفاده می کردیم و بزرگترین صادر کننده شیر و محصولات ثانویه لبنی گاو میش می‌شدیم. وقتی شیر گاو ۶ هزار تومان بود شیر گاومیش ۳۵ هزار تومان به فروش می رسید و هر یک کیلو از شیر گاومیش ۱۰۰ گرم روغن دارد اگر گاومیش در روز ۱۰ لیتر شیر دهد یک کیلو روغن دارد که این روغن حیوانی حدود ۴۰۰ هزار تومان براورد می شود و این کار فوق العاده اقتصادی است. یا نژاد هایی از گاو که با شرایط آب و هوایی و توان اکولوژیکی ما انطباق بیشتری داشته باشد.
قبلاً گفته ام کشاورزی یک الگوریتم چند صد متغیره است که اگر شما در هر قسمتی از آن تغییر ایجاد کنید ممکن است قسمت دیگری از آن را خراب کنید ولی ما یک سری اولویت داریم که آنها را باید در صدر بگذاریم، این الگوریتم مثلاً پایداری منابع آب و پایداری سرزمینی الویت نمره یک است.
*عصر اصفهان؛ می شود با این توضیحات به یک جمع بندی نهایی برسیم.
*د ترابی: در مرور مباحثی که در این گفت و گو انجام شد، کشاورزی یک الگوریتم چند صد متغییره است که ما باید خیلی با آن با دقت برخورد کنیم. پایداری سرزمین مان در حال تهدید است ما باید از گفتار درمانی عبور کنیم برنامه های اجرایی داشته باشیم. مطرح کردیم که چرا این اتفاقات برای حوضه آبخیز زاینده رود افتاده است. بحث کردیم که هر حوضه آب دارای ظرفیت محدود است سالیانه در کوه های زاگرس و زردکوه مقدار مشخص بارندگی داریم که بارگذاری های بایستی بر اساس آورد آب صورت گیرد. بزرگترین اشکال این بوده است که بارگذاری های ما بر اساس توانایی های آبی مان نبوده است و درحال حاضر به شدت آب های زیرزمینی پایین رفته تقابل برای آب های سطحی زیاد شده و این موضوع نگران کننده ای است. بایستی به عقب برگردیم و برنامه ریزی های مان را بر اساس توانایی اکولوژیکی مان مورد توجه قرار دهیم و بیش از ظرفیت از حوضه های آبی برداشته نکنیم.
در مورد گیاهان علوفه ای و سایر محصولات بحث کردیم که به طور مثال؛ کشاورزی برخی مناطق مثل اصفهان بیشتر بایستی کشاورزی و کشت کار بر محصولات پاییزه متمرکز شود. فعلا آماری که داریم این است که ۸۰ الی ۹۰ درصد علوفه در اصفهان یا بیشتر مناطق ایران در فصل تابستان تولید می شود! درحالی که در کشورهایی مانند کشور های قاره اروپا، کانادا با این همه منابع آبی، بیشتر تولیدات علوفه ای را در فصل زمستان تولید می‌کنند، بنابر این، اساسی‌ ترین برنامه‌ای که بایستی به کار ببندیم این است که بتوانیم عمده تولیدات علوفه ای را در فصل زمستان تولید کنیم. با اصلاح الگوی کشت متناسب با فصل ها، میزان آب مصرفی تقریبا به نصف خواهد رسید. اگر کشت و زرع را و صنعت کشاورزی را به این سمت و سو هدایت کنیم، خواهیم دید پایداری سرزمین حفظ خواهد شد.

کد خبر: 116907

نویسنده: نرگس رضایی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , , , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0