28 آبان 1402 - 11:00 ق.ظ

نقد تئاتر در سایه ابهام

هرساله نمایش‌های متعددی در شهرمان روی صحنه می‌روند و پیش روی مخاطب قرار می‌گیرند؛

نقد تئاتر در سایه ابهام

آثاری با کیفیت‌های مختلف که گاه بسیار قوی هستند و گاه ضعف‌های بسیاری دارند. بی شک یکی از عناصری که می‌تواند از روی صحنه رفتن آثار ضعیف جلوگیری کند و تأثیر بسزایی در رشد و شکوفایی اجرا‌های نمایش داشته باشد، نقد تئاتر است؛ موضوعی که در سال‌های اخیر در شهر اصفهان مغفول مانده است. البته چند هفته‌ای می‌شود که نشست‌های نقد تئاتر با عنوان انجمن تئاتر و نمایش در اصفهان برگزار می‌شود که در صورت ادامه داشتن، می‌تواند آغازگر مسیر خوبی برای تئاتر شهرمان باشد.

در دو سال اخیر به دلیل شرایطی که در کشور ایجاد شد، به ویژه شیوع بیماری کرونا، تئاتر تقریبا تعطیل بود؛ ازاین رو نقد تئاتر هم وجود نداشت. اما در ماه‌های اخیر که اجرا‌های نمایش کمی رونق گرفته، دوباره جریان نقد هم فعال شده است که امیدوارم در ادامه پررنگ‌تر و کاربردی‌تر بشود.

نقد در وهله اول برای اعضای گروه اجرایی یک اثر نوشته می‌شود تا نقاط ضعف و قوت کارشان را به آن‌ها نشان دهد. گروه دومی که با نقد ارتباط دارند، هنرمندان، پژوهشگران، اساتید و دانشجویان تئاتر هستند. گروه سومی که نقد برای آن‌ها نوشته می‌شود، افرادی هستند که به تماشای آثار نمایشی می‌نشینند. درواقع منتقد وظیفه دارد جریان‌ها و لایه‌هایی پنهانی را که در یک تئاتر وجود دارد برای تماشاگران آشکار کند تا ارتباط بهتری با اثر برقرار کنند.

متأسفانه بیشتر هنرمندان ما میانه خوبی با نقد ندارند. البته نقدپذیر نبودن فقط محدود به هنرمندان نیست و به طورکلی جامعه ما نقد را دوست ندارد؛ اما هیچ عقل سلیمی هم در جهان نمی‌گوید که نقدوتحلیل بی ارزش است؛ یعنی در سطح جهان نقد به عنوان یک عامل پیشرفت در هر پدیده‌ای شناخته می‌شود. به گفته او نقدپذیر بودن هنرمند به جهان بینی و نگرشش بستگی دارد، اینکه درک کند نقد، آسیب شناسی اثر و تبادل نظر برای رسیدن به تعالی است. درواقع نقد عنصری است که می‌تواند سطح ما را ارتقا دهد.  هنرمند وقتی اثری را تولید می‌کند و در معرض دید عموم قرار می‌دهد، باید ظرفیت پذیرش نقد اثرش را هم داشته باشد. البته گروه‌هایی هستند که با شنیدن نقدها، نواقصشان را در اجرا‌های مجدد برطرف می‌کنند، اما درمجموع تعداد افراد نقدپذیر بسیار کم است.

کسی که می‌خواهد نقد بنویسد، باید اصول رسانه را بشناسد و به شرایط رسانه‌ای کشور اشراف داشته باشد، همچنین باید توانایی نوشتن داشته باشد و از همه مهم‌تر تئاتر را بشناسد.

کسی که نقد می‌نویسد، باید نکات تخصصی تئاتر را بداند و از تکنیک‌های اجرایی و بازیگری آگاه باشد. همچنین باید سبک‌های هنری را بشناسد و اصول نمایشنامه نویسی را بداند؛ یعنی بدون داشتن اطلاعات تخصصی نمی‌تواند نقد تئاتر بنویسد.تخصص، آگاهی و اشراف داشتن بر درام و هنر نمایش را جزو ویژگی‌های اولیه یک منتقد می‌داند و منتقد علاوه بر داشتن تخصص و اشراف به موضوع، باید بداند نقد را برای چه و برای که می‌نویسد. به نظر او بهترین نقد‌ها درباره آثار نمایشی در نشریات تخصصی خود تئاتر منتشر می‌شوند که نگاهی آکادمیک و علمی دارند.

ما در این سال‌ها به نقد به عنوان یک سرگرمی نگاه کرده ایم؛ اتفاقی که باعث شده است هرکسی نام خودش را منتقد بگذارد؛ اما متأسفانه ما فقط یک یا دو منتقد حرفه‌ای در اصفهان داریم؛ ازاین رو کانون منتقدان و انجمن منتقدان هم در شهرمان شکل نگرفته است تا آن نظارت زیبایی شناسانه بر آثار صورت بگیرد. به گفته او منتقد حرفه‌ای کسی است که به طور دائم فضای تئاتر ایران و جهان را رصد کند، به مفهوم زبان و نثر بپردازد و خودش دست به تولید نزند.

به نظر من نمی‌شود هم زمان هم منتقد بود و هم هنرمند؛ البته ممکن است در طول تاریخ استثنا‌هایی وجود داشته باشند، اما به طورکلی قضاوت و تولید دو حوزه متفاوت هستند و نمی‌توان در هر دو زمینه فعالیت کرد؛ بنابراین من فکر می‌کنم کسی که می‌خواهد در حوزه نقد فعالیت کند، باید شهامت فاصله گرفتن از فضای تولید آثار هنری را داشته باشد، بر روی آثاری که روی صحنه می‌روند، متمرکز شود و به صورت مستمر نقد مکتوب بنویسد و نقد بخواند.

شاید چهل سال پیش فقط حساس بودن در حوزه زیبایی شناسی و دقیق بودن روی نقاط قوت و ضعف نمایش برای اینکه فردی نام خود را منتقد بگذارد، کافی بود، اما امروزه مفهوم نقد تغییر کرده است و منتقد باید نقد و رویکرد‌های مختلف آن را مطالعه کند. به گفته او منتقدان تئاتر علاوه بر برخورداری از دانش تئاتری باید درباره علوم انسانی، فلسفه، جامعه شناسی، سیاست، عرفان و ادبیات هم بدانند.

آموزش نقد مانند آموزش رانندگی نیست که در یک ماه به پایان برسد. من نزدیک به دوازده سال از زندگی درسی ام را فقط به مطالعه نقد اختصاص دادم و خودم را از تئاتر کار کردن و نمایشنامه نوشتن محروم کردم. الان فضای آموزشی مناسب برای تربیت منتقد در اصفهان وجود ندارد، ولی من و یکی از مجموعه‌های خصوصی تئاتر دراصفهان و دانشگاه در تلاشیم که این فضای آموزشی را مهیا و دوره‌ای تحت عنوان دوره جامع نقد تئاتر برگزار کنیم.

نقد می‌تواند از روی صحنه رفتن تولیدات ضعیف جلوگیری و کارگردان و گروه اجرایی را از نتیجه کارشان مطلع کند. علاوه بر این جلسات نقد به ما گفتگو کردن و پذیرش نظر مخالف را یاد می‌دهند. دیگر ویژگی جلسات نقد این است که مخاطب را آگاه می‌کنند تا به تماشای هر اثری ننشیند و حساس و مطالبه گر باشد.

در مجموع نقد به بهبود کیفیت آثار کمک می‌کند؛ البته این موضوع به شرافت و عدالت منتقد هم بستگی دارد؛ شرافت به این معنی که همه نکات بد و خوب را با کارگردان در میان بگذارد و موضوعی را سانسور نکند و عدالت به معنی اینکه به غیراز کیفیت فنی اثر موضوع دیگری را مدنظر قرار ندهد

نسل جدید ارتباط بهتری با جلسات نقد برقرار کرده است و نسبت به نسل قدیمی‌تر مدارا و پذیرش بیشتری دارد؛ چون باور دارد برگزاری این جلسات نشان دهنده اهمیت دادن و توجه کردن به اوست.

 

ترویج فرهنگ نقدپذیری

 

نقد تئاتر در اصفهان قدمتی طولانی دارد؛ شاید حتی به اندازه خود تئاتر، اما این سابقه منسجم نیست و پراکنده است؛ یعنی شاید در مجموع ما فقط دو دهه نقد تئاتر داشته باشیم.

جلسات نقدی که در طول این سال‌ها برگزار، یا نقد‌هایی که در رسانه‌ها منتشر شده، به خاطر حرکت‌هایی خودجوش بوده است؛ یعنی هیچ زمان یک مدیر فرهنگی یا یک رئیس انجمن حرکت مؤثری در این زمینه انجام نداده است که کلاس آموزشی یا همایش نقد برگزار و استعداد‌های این حوزه را شناسایی کند.  الان خوشبختانه سالن‌های خصوصی بیشتر از گذشته از جلسات نقد و بررسی حمایت می‌کنند، چون متوجه شده اند این اتفاق به نفع خود آن هاست و می‌تواند به ارتقای آثار کمک کند.

نقد تئاتر باید روز سوم یا چهارم اجرا‌های یک نمایش صورت بگیرد تا کارگردان بتواند اثرش را ارتقا دهد و از تجربیات منتقد استفاده کند. من اوایل دهه ۹۰ این کانون را در اصفهان ایجاد کردم که به دلیل حمایت نشدن، بعد از مدتی تعطیل شد. این درحالی است که کانون منتقدان می‌تواند فعالیت‌های مؤثری در زمینه آموزش و ارتباط با رسانه‌ها انجام دهد و همچنین به پرورش فرهنگ نقد در مردم کمک کند.

الان به شدت ضرورت وجود کانون و تشکلی که بتواند به نقد تئاتر رونق ببخشد، احساس می‌شود؛ چون تئاتر در حال پوست اندازی است و نسل جدید نیاز دارد که آثارش نقد شود تا بتواند کیفیت کارش را بالا ببرد. گروه‌های نمایشی باید بدانند نقد کردن یک نوع ارزش گذاری است و منتقد بدی‌ها و خوبی‌های یک کار را می‌سنجد. اما متأسفانه آن‌ها بدی‌ها را نمی‌پذیرند و فقط دوست دارند از کارشان تعریف شود تا تبلیغی هم برای نمایششان باشد. به گفته او نقد شفاهی و کتبی برای خود اثر است، چون آن اثر درهرحال تمام می‌شود و فقط چند خبر و نقد از آن در تاریخ تئاتر باقی می‌ماند.

فرهنگ پذیرش نقد زمانی به وجود می‌آید که هنرمند احساس امنیت کند و نقد را متعلق به خودش بداند. همچنین درک کند که منتقد علیهش نیست و برای او و اثرش وقت گذاشته است. البته برای گسترش این فرهنگ، منتقد هم باید رفتار صادقانه خودش را به کارگردان منتقل کند.

هر نقدی که منتشر و هر جلسه‌ای که برگزار می‌شود، برای ارتقای کیفیت تئاتر است و اگر این جلسات نقد و بررسی استمرار داشته باشند، خودبه خود به فرهنگ پذیرش نقد کمک می‌کنند.

اگر کارگردانان بدانند که نمایششان قرار است ارزیابی شود، با وسواس بیشتری کارشان را انجام می‌دهند و کیفیت اثرشان را بالا‌ می‌برند.

نشریات تخصصی می‌توانند بسیار به حوزه نقد کمک کنند، روزنامه‌ها نیز درصورتی که نیروی متخصص داشته باشند، می‌توانند نقد تأثیرگذاری منتشر کنند. همچنین از فضای مجازی هم می‌توان برای نقد استفاده کرد؛ این فضا ظرفیت بسیاری مهمی است که الان از آن استفاده درستی نمی‌شود.

دکتر احمدی  بر این باور است که نقد اصولی و حمایت از منتقدان می‌تواند در بهبود کیفیت آثار نمایشی، حتی بیشتر از آموزش‌های مستقیم تأثیرگذار باشد.

کد خبر: 139477

نویسنده: دکتر علیرضا احمدی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0