8 فروردین 1403 - 9:46 ق.ظ

رقابت اقتصادی وجود ندارد

*  نمی‌‌گذارند «جناح اقتصادی» شکل بگیرد* سیاستمداران عدالت‌خواهی را به افشاگری تنزل داده‌اند!* هیچ جناحی در کشور شعار اصلی‌اش حقوقِ اقشاری که دستمزدشان کفاف زندگی شان را نمی‌دهد، نیست* پایین آمدن مشارکت مردم در انتخابات حاصل روشی است که رقابت اقتصادی را از سیاست حذف کرد* دانشطلب

سیاست برای خیلی از مردم وقتی معنی دارد که میدانِ کسب حقوق و‌ منافع باشد. در انگلیس مثلا حزب کارگر نماینده طبقه پایین بوده و محافظه‌کارها سنگر مقابل را نگه داشته‌اند. برای بسیاری معلوم است منافع‌شان در کدام طرف تأمین می‌شود. البته برخی کارگران به این نتیجه می‌رسند‌ که راست‌گرایی به نفع‌شان است یا افرادی از طبقات برتر به خاطر آرمان‌خواهی چپ‌گرا می‌شوند اما دسته‌بندی کلی فراتر از این گرایش‌های فرعی کار می‌کند.

جهان تغییر کرده و تزاحم منافع دیگر شکلِ سابق را ندارد اما بنیانِ سیاست خیلی جاها همچنان اقتصادی است‌. مثلا در آمریکا جمعیت رأیِ دو جناح کاملا با ارجاع به تفاوت‌های اقتصادی قابل فهم می‌شود. حتی وقتی از سیاست خارجی حرف می‌زنند چرتکه دست‌شان است که چقدر هزینه برای مالیات‌دهنده‌ها در پی دارد. اینکه قرار است چقدر آدم بکشند و چقدر فحش و شعار بشوند یا چقدر پرچم‌شان را آتش بزنند در درجات بعدی اهمیت قرار می‌گیرد.

اما در ایران تزاحم فکری، بنیانِ شکل‌گیری دو جناح را ساخته است و نه کشمکش اقتصادی. یکی اصولگرا و اجتهادی است و دیگری اصلاحطلب و دگراندیش. یکی از ایرانِ اسلامی به دنیای جدید نگاه می‌کند تا آنچه سازگار است را بپذیرد و مابقی را واگذارد، دیگری از آکادمی غربی می‌آید تا ایران را تغییر بدهد. یکی «شهید آیت اله مطهری» نمادش است و دیگری «شهید دکتر شریعتی». دسته دوم وقتی چپ از مُد افتاد، عمدتا به دکتر سروش نقلِ منبر کردند. درحالیکه باز در همان الگو هستند اما در جهت‌ِ سیاسی متفاوت.

دهه شصت اقتصاد از محورهای اصلی اختلاف بین دو جناح شد اما نزاع بیشتر سیاسی رقم‌ خورد تا فکری. عدالت‌خواهی از مولفه‌های  اصلی انقلاب بود و زمینه‌ای برای نفرت از چپ‌گرایی وجود نداشت. خود مطهری با نظر به مالکیت عمومیِ ماشین، به نوعی سوسیالیسم در اقتصاد رسید. حالا هر دو جناح در راست‌گرایی شبیه‌اند! و خبری از اختلاف اقتصادی نیست. هر دو نئولیبرال شده‌اند، فقط یکی در سنت بازاری جای پا دارد و دیگری در نهادهای نفتی و رانتی!

پدیدار شدنِ گفتمان عدالت‌خواهی و بعد به قدرت رسیدنآقای  احمدی‌نژاد حاصل ناکافی بودن کشمکش سیاسی بود. گسست اصلی در کشور ما نزاعِ «دینمدار و سکولار» شده بود،  درحالیکه مردم کسی را می‌خواستند که در شکافِ «دارا و ندار» به دادشان برسد. شکافی که  در دوره آقای خاتمی رکورد زد و به اوج رسید و به رغم آمارهایی که رشد اقتصادی را نشان می‌داد فقر، تبعیض و فساد چهره‌های آزاردهنده‌ای پیدا کردند و این هر روز و همه جا به روح و روان مردم خراش می‌کشید.

«مرگ عدالتخواهی» زمانی رقم خورد که معلوم شد احمدی‌نژاد هم حرکت به آزادسازی را متوقف نمی‌کند بلکه شتاب می‌دهد. از اول سیاست‌های شلخته و درهم داشت اما همان شعار عدالت و جهت‌گیری به نفع محرومین کمک می‌کرد سیاست‌هایی مثل حمایت از بنگاه‌های زودبازده، مسکن مهر، سهام عدالت، بانک قرض‌الحسنه، یارانه ۴۵ دلاری و… روی زخم‌های سطحی مرهم بگذارد. گرچه بعدتر حرف‌هایی زد که بعضی نئولیبرال‌ها هم در گفتن‌اش تردید دارند!

آیا عدالت‌خواهی، در کشور افقی پیدا خواهد کرد؟ خیر. زیرا سیاستمداران موفق شدند عدالت‌خواهی را به افشاگری تنزل بدهند و از آن تهدید امنیتی بسازد. تحقیرها درباره عقل و درایت مسئولان را حتما شنیده‌اید اما در موارد ناموسی مثل برنگشتن به چپ‌گرایی چنان هوشمندانه عمل می‌کنند که نخبگان هم از کشف و فهمش عاجزند، توده مردم که جای خود دارند‌. نمی‌شود خیلی قضیه را تشریح کرد. اما شعار سید محرومان(!؟) احتمالا بخشی از همان عملیات بوده.

در ایران هیچ حزب و جناحی نیست که شعار اصلی‌اش حقوقِ کارگرها، پرستارها، معلم‌ها، راننده‌ها، کارمندها، کشاورزها و سایر اقشاری باشد که به حد کافی کار می‌کنند اما دستمزدشان کفاف زندگی آبرومندانه را نمی‌دهد. چرا؟ چرا چنین فضای خالی و آماده‌ای را هیچ جمعی از سیاستمدارها نقاپیده‌اند؟ پاسخ ساده و سرراست است: چون نمی‌گذارند. اگر کسی سطح اولِ سیاست در ایران را بشناسد حساسیت‌شان به گرایشِ رقیب را خیلی راحت می‌فهمد!

بنابراین پایین آمدن مشارکت حاصل همدستی همان‌هایی است که رقابت اقتصادی را از سیاست حذف کردند، نه نظارت استصوابی و این حرف‌ها!

دعوای ارزشی وقتی اکثریت لنگِ معیشت هستند چقدر اهمیت پیدا می‌کند؟ توده مردم حتی آقای خاتمی را نیز به خاطر بحث اقتصاد می‌خواستند. لذا اما وقتی در زمان ایشان هم شکاف‌ها بیشتر شد، مشارکت پایین آمد. رأیی که آقای احمدی‌نژاد را به شهرداری رساند ناچیز بود، آمار ریاست جمهوری‌اش هم بالا نبود. اما چهار سال بعد رکورد مشارکت و رأیِ پیروز شکسته شد.

کد خبر: 143360

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0