گسل های اعتماد عمیق تر از همیشه…!
به نظر می رسد اعتماد یکی از زیر مولفه های سرمایه اجتماعی جامعه وحاکمیت هاست. ومقوله اعتماد، در روند تحولات اجتماعی جامعه نقش پر رنگ تری دارد چرا که برای تحقق حقوق فردی و اجتماعی و رسیدن به عدالت اجتماعی باید بستر آن به خوبی فراهم باشد. ضرورتی که برای مشارکت در همه لایه های زندگی مردم احساس می شود.
به قلم نرگس رضایی،
حال باید یکی از ابزارهای رسیدن به این دستاورد را بررسی کرد، پاسخگویی دولت و پرسشگری ملت در برابر خواست های مشروع و قانونی امری تاثیر گذار در پیشرفت اجتماعی فرهنگی اقتصادی جامعه در جهت رسیدن به عدالت اجتماعی است .
اما مسئولان در ادبیاتی مرسوم شده و پروتوکلی نانوشته و به هر طریق ممکن در پی فرار از پاسخگویی هستند ،این درحالی است که بعضی کم و کاستی ها همانند اختلاس ها ،فرار مالیاتی و… اگر با عواقب متناسب روبرو نشود باعث شکاف عمیق و بی اعتمادی و بی اعتباری دولت ها می گردد همان طور که مثلا در جریان زمین های ارزشمند ازگل در تهران کسی برای پاسخگویی، احضار، توبیخ یا تنبیه متناسبی نشد!
در چنین فضایی طبیعی است که مردم احساس می کنند برای اعتبار حقوق اولیهی انسانی خود، هیچ جایگاهی ندارند و انتظار می رود، دولت و ملت حسابشان از هم جداشود و به جای آن که یکدیگر را حمایت و تقویت کنند، در مقابل هم قرار گرفته و به ستیزه و تعارض و نزاع بپردازند.
این عدم اطمینان و سرخوردگی از سوی شهروندان به نوعی عادت شده و در نهایت نسبت به رفتار و گفتار حاکمان و دولت-مردان بیاعتمادی نهادینه می شود.
مصطفی آبروشن، جامعهشناسی، که در گفتوگو با خبرآنلاین درباره بی اعتمادی معتقد است: ریشه این بیاعتمادی ناشی از بحران مدیریت در جامعه و درمان آن، رجوع به شایستهسالاری، تخصصگرایی و تکیه بر علم و عقلانیت در مدیریت نهادهای اجتماعی است.
بنابر این با توجه به آنچه گفته شد، ضرورت پاسخگویی مدیران و مسئولان آنچنان اهمیت دارد ، که میتواند بهتدریج جو بی-اعتمادی و سوءظن را در روابط بین دولت و ملت برطرف و راه را برای ایجاد عدالت اجتماعی فراهم سازد.
بیگمان در فریضه امر به معروف و نهی از منکر، که بیانگر مسئولیت اجتماعی ـ سیاسی همه است، دلالت بر حقوق عمومی افراد در جامعه و نظام اجتماعی نیزوجود دارد، زیرا اگر انسانها در نظام سیاسی اسلام حق تصرف، دخالت و نظارت در سرنوشت سیاسی خود را نمیداشتند، هرگز موظف به نظارت همگانی نمیشدند. انجام این دو فریضه میسر نیست مگر با پرسشگری و پاسخ-گویی. از این رو در نظام سیاسی اسلام همهی افراد در برابر کارهایی که انجام میدهند و به گونهای به سرنوشت مردم گره میخورند باید پاسخگو باشند. حتی امام و رهبر جامعه از این امر مستثنی نمیباشند.( با توجه به همین حقوق است که امام خمینی(ره) میفرماید: همهی ملت موظفند که نظارت کنند بر این امور، اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن. (صحیفهی نور، 1361، ج7، 118)
نویسنده: : نرگس رضایی
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد