یک بستر و دو رویا
در بازخورد خبر جابجایی یکی از کارشناسان پرسابقه اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی استان اصفهان، اظهار نظرهای مختلفی مطرح گردید که بعضی از آنها قابل تامل است و به دلایلی که برای نگارنده معلوم نیست، همکارانی این امر را ناگوار دانستهاند. به همین نحو، تعدادی از همکاران هم از این جابجایی استقبال نمودهاند.
عصر اصفهان،به قلم نادر مجیدی آهی؛ حال از آنجا که دیده شده در این مواقع، گاهی فرد مورد نظر نیز شاید آماده قبول نقش نوعی از احساس مظلومیت در متن انواع داستانکهای رازآلود منتشره در پیرامون این قبیل جابجاییها بشود. ولو در این تغییرات ارتقا نیز یافته باشد! لذا نگارنده را که در این زمینه یک تلقی شخصی و کلی از موضوع دارد که این نظر ناشی از خاطرات و مشاهدات حرفهای است، برآن داشت تا شرحی در این زمینه قلمی نماید که برای توضیح بهتر آن، نخست به دو حکایت، اجمالا اشاره مینمایم.
حکایت اول اینکه در شروع کار دولت فعلی، سامانهای معرفی گردید تا اهل هر صنف، پیشنهادات خود را، دست کم برای انتخاب یا انتصاب مدیران میانی و معاونت ها اعلام نمایند. در حوزه فرهنگ عدهای از همکاران این وعده را جدی تلقی نموده و جهت حوزه یکی از مدیران فرهنگی، تعدادی از کارشناسان را با آرای مختلف در سامانه مزبور معرفی نمودند. اما نهایتا شخصی برای این کار برگزیده شده که اساسا در این حوزه ناشناخته بود و به گفته همکاران، تجربهای نیز در زمینه اجرایی مربوطه نداشت.
حکایت دوم آنکه حدود یکسال قبل یا کمتر، متوجه شدیم یکی از مدیران محترم فرهنگی در حال رایزنی درباره کارشناس فرهنگی مورد نظر است. منجمله ایشان در حضور مدیر خانه مطبوعات استان، از نگارنده نیز در این مورد سوال فرمودند. پاسخ نگارنده این بود که ما هم مانند بقیه همکاران مطبوعاتی معتقدیم کارشناسان هر اداره خیرالموجود همان حوزه میباشند و فرد مورد نظر ایشان نیز از این قاعده مستثنی نیست. لذا پیشنهاد این شد که ایشان(مدیر معزی الیه) برای رسیدن به اهداف در حوزه خود، بحث نظارت را تقویت نمایند. که البته اینک معلوم شد پیشنهاد مقبولی نبوده است.
خلاصه مطلب آن است که مدیران کار خودشان را میکنند و به نظر میرسد انتصابات و مخصوصا جابجایی ها در ادارات دولتی، اغلب علتی به غیر از کارآمدی افراد دارد و مثلا خیلی کم اتفاق می افتد که به طرز عادی کسی به دلیل ناکارآمدی جابجا شود. زیرا در مورد جابجایی ها سابقه امر حاکی از آن است که معمولا مدیران مافوق، در همه حوزههای کارشناسی آن اداره، صاحب رای نیستند. ولی در عین حال حتما در آن حوزه ها اوامری دارند. در این فرآیند معمولا کارشناسان _ مجرب _ هم ممکن است به هر دلیل، گاهی آن اوامر را کارشناسی ندانند. کافی است که در حوزه ای این “گاهی”، تبدیل به “اغلب” شود!
بنابراین درباره کارشناس محترمی که این مطلب به بهانه طول مدت حضورشان در سمت یاد شده نوشته میشود این جمله را می توانم بنویسم که درواقع عملکرد ایشان خارج از خواسته های مدیران اداره متبوع شان نیست. اگر آن اداره در حوزه وظایف خود، حداقل در قبال رسانه ها موفق است، طبعا جانشین کارشناس محترم مزبور هم، کماکان موفق خواهد بود. اگرنه که …
اشخاص می آیند و می روند و کارشان سنت یا عبرت میگردد و تشخیص این امر با پروردگار است. وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَداءَ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ.
—————–
*: پی نوشت: یک بستر و دو رویا نام کتابی است از آندره فونتن، روزنامه نگار فقید فرانسوی
نویسنده: نادر مجیدی آهی
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد