آسمان تک رنگ اقتصاد در دولت های ادوار
ما که گفته بودیم!؟
سخنگوی دولت، یعنی علی آقای بهادری جهرمی، چهرهای متناسب با وظیفه اش دارد. آنطور که حتی وقتی درباره منافع ظاهرا بیشمار برخی موضوع های دلهرهآور هم سخن میگوید، دلمان میخواهد حرفهایش را باور کنیم!
عصر اصفهان به قلم نادر مجیدی آهی
ایشان اخیرا در جمع خبرنگاران گفته بود: تا پیش از این، جمعیت ایران به شکل دهک طبقه بندی شده و میزان یارانه پرداختی بر اساس دهک هر خانوار تعیین میشد. اما قرار است به جای دسته بندی ده تایی در جامعه، جمعیت ایران به صد دسته طبقه بندی شود. لذا به نظر میرسد با دقیق شدن شیوه بررسی وضعیت مالی خانوارها، گام اول برای تغییر در دهک بندی و فهرست مشمولان یارانه برداشته شود.
درباره این لفظ طبقه بندی مردم، میشود یک مثنوی از سرگذشت ملت نجیب ایران، از زمان ساسانیان تا به امروز کتابت نمود. ولی نکته فوری تری در سخن ایشان وجود داشت. اینکه این جمله: اقدام آتی دولت جهت “دقیق شدن شیوه بررسی وضعیت مالی خانوارها“، درواقع تکملهای است بر تنظیمات “راستای عدالت، در توزیع درآمد” توسط مجلس! که محسن زنگنه رییس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی، امسال سراغ آن رفت.
زنگنه چندی قبل گفته یود در مورد نرخ بنزین آزاد در برنامه هفتم صحبتی نشده است. فقط(!) به دولت اجازه دادند که در راستای عدالت در توزیع درآمد (عین عبارت جناب زنگنه در مصاحبه با دنیای اقتصاد) بهجای اینکه بنزین را به خودرو بدهد، این سهمیه را به سرپرست خانوار یا به حساب افراد واریز کند. اما اینکه قیمت بنزین آزاد تغییر کند یا خیر، این اختیار را به دولت دادیم تا دولت در این خصوص تصمیمگیری کند.
شاید خواننده گرامی بگوید: دلهرهاش دیگر چیست؟ خودشان تاکید کردهاند که نه بنزینی گران میشود و نه یارانه ای قطع میشود. در پاسخ عرض میشود: دوسال قبل از این هم وزیر اقتصاد در مورد وضعیت بورس گفته بود: بررسیها نشان میدهد بازدهی بازار سرمایه در اقتصاد ایران در بازه بلند مدت ۱۰ ساله بیش از همه بازارهای رقیب، مانند بازار طلا، ارز، مسکن و … بوده است(؟!) و همین موضوع، آینده روشنی را برای سرمایهگذاران در بلندمدت نوید میدهد. معالوصف عدهای، نتیجه باور خوش خود را به این بشارت، فورا در کاهش ارزش سرمایه های کوچک خود و هزاران میلیاردی که سوخت دیدند.
ما نوع واکنش مسولان را هم به آسیبهای پیش آمده ناشی از این قبیل تصمیمات میدانیم. خلاصهاش میشود: “ما که گفته بودیم!”
البته مسولان در عین حال درست هم میگویند. مثلا رییس دولت دوازدهم در قبال دوشنبه سیاه معروف بورس ایران، فرمود: بورس پایین و بالا دارد. مردم بدانند این ذات بازار است(!) و یا رییس دولت دهم، وقتی که بعد از افزایش بهای بنزین، نرخ ارز یک شبه سه برابر شد، گفتند: به هرحال دولت هر اقدامی نماید نتیجهاش داخل جیب (جیب؟!) مردم میرود. خلاصه بقول مولوی: لاحول، این چه افزون گفتن است؟!
علمای ادبیات این طرز اطلاع رسانی را “انکار ابلغ من الاقرار” نامیدهاند. یعنی روشی در بیان مطلب انتخاب شود که وضوح یک موضوع در آن مطلب، با شدت میزان انکار آن نسبت معکوس داشته باشد!
حالا هم وجود کلماتی ناپیدا و اما کلیدی در سخنان مسولان فعلی، مانند فهرست جدید یارانه بگیران، دادن اختیار به دولت برای افزایش نرخ بنزین آزاد و قید بلند مدت، درکنار نوید آینده روشن سرمایه گذاری بازار بورس، به این معناست که درواقع و بقول آن کارشناس بانک جهانی: یارانهها بایدحذف شود و بنزین باید گران شود و منفعت بورس موکول به آینده است. در غیر اینصورت، بقول موسوی لارگانی نماینده مجلس: سرمایه های کوچک پودر خواهند شد و غیره!
البته این روش سخن گفتن نوعی سیاستمداری تلقی میشود و حداقل مهارت لازم برای یک مدیر دولتی است. این نوع سیاستمداری از سی سال قبل و در دولت ششم تدریجا وارد گفتمان مدیران گردید. در دوره بعد برایش نظریه سازی شد وآنگاه، در دوره نهم و دهم این موضوع کاملا عملیاتی گردید و دولت قبل آن را به کمال رسانید!
در این دوره (سیزدهم) نیز به نظر میرسد که گویا ابزار مناسبی در دسترس می باشد و بقول معروف، اسب خوبی به ارث رسیده است. ولی البته نباید به آن اسب گفت! یعنی درحالیکه دولت ها مرتب اعلام میکنند: که برای گران کردن فلان و بهمان، برنامه ای ندارند، مرتب همان فلان و بهمان گران شده و میشود. درواقع، برنامه و سیاست اقتصادی دولتها با هم فرقی ندارد و آسمان همان رنگ است.
حال از آنجا که دولت سیزدهم هم سرانجام تبدیل به دولت قبلی خواهد شد، معلوم نیست که چرا حدود سی سال است همواره دولت های فعلی، در قبال هر مشکل اقتصادی، ابتدا چوب را به گرده دولتهای قبلی میزنند و آدرس نادرستی به ما میدهند؟
نویسنده: : نادر مجیدی آهی
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد