زندگی نامه شهید عارف جهانگیر گرگین

پس از پیروزی انقلاب اسلامی فضای سیاسی بسیار باز شد. هر کس با هر عقیده و مرامی که داشت اظهارنظر می‌کرد. در این میان گروهک‌های سیاسی مثل سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی و حزب توده بیشتر فعال بودند. هرکدام نشریات و کتاب‌هایی داشتند که منتشر می‌کردند. برای جذب جوانان از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کردند. با شعارهای داغ انقلابی که می‌دادند موفق شدند تعدادی از جوانان را به‌سوی خود جذب کنند. در این میان منافقین ازآن‌جهت که شعارهای خود را بارنگ و لعاب دینی تبلیغ می‌کردند موفقیت بیشتری داشتند. از همین رو برخی جوانان مذهبی نیز به خیال اینکه مسیر این‌ها همان مسیر انقلابی است در دام آن‌ها افتادند، سراب را به‌جای آب پنداشتند و در شمار آنان قرار گرفتند.
جهانگیر بر اساس آگاهی و شناخت و اخلاصی که داشت از همان موقع متوجه خطوط نفاق و دورویی این گروه‌ها شد. مبارزات فرهنگی و روشنگرانه خود با آن‌ها را شروع کرد. نگاه جهانگیر حتی به این جوانانی که فریب گروهک مجاهدین خلق را خورده بود مهربانانه بود. او بسیاری از این جوانان را دیده بود که تا پیش از آن به مسجد می‌آمدند و در نماز جماعت شرکت می‌کردند. حالا فریب شعارهای داغ را خورده‌اند. بر همین مبنا با آن‌ها از در دوستی برمی‌آمد تا شاید آن‌ها را متوجه اشتباه خود کند و دوباره آن‌ها را به آغوش انقلاب اسلامی بکشاند. یکی از ویژگی‌های جهانگیر همین‌جاذبه او بود. جاذبه‌اش به‌مراتب بیشتر از دافعه‌اش بود. بدون آنکه زیر بار عقاید غلط آن‌ها برود با آن‌ها مدارا می‌کرد. سخنان آن‌ها را تحمل می‌کرد. حرف‌های آن‌ها را می‌شنید و پاسخ‌های لازم را به آن‌ها می‌داد.
جهانگیر کمتر با این افراد درگیری فیزیکی داشت. با کوچک‌ترین احتمال برای هدایت آن‌ها، گفت‌وگوهایش را با آن‌ها ادامه می‌داد. ازاین‌رو در زندگی مبارزاتی و سیاسی جهانگیر کمتر مشاهده می‌شود که او با طرفداران این گروهک‌ها در روستا درگیری داشته باشد. آنچه بیشتر از همه برای جهانگیر مهم بود هدایت این جوانان بود.
بااین‌وجود منافقین وقتی فعالیت‌های روشنگرانه جهانگیر را می‌دیدند از او کینه به دل گرفتند. دنبال فرصتی بودند تا ضربه‌ی خود را به او بزنند. یک‌بار که در برازجان سوار بر موتورسیکلت بود ناگهان یکی از همین طرفداران گروهک‌ها با یک باطوم محکم به‌زانوی او زد و فرار کرد. زانوی جهانگیر به‌شدت آسیب دید به‌طوری‌که تا پایان عمر از درد زانو رهایی نداشت.

نویسنده: : نصرالله شفیعی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: دکتر نصرالله شفیعی , شهید , شهید عارف جهانگیر گرگین , کتاب