برشی از کتاب منتشر نشده:
زندگی نامه شهیدِ عارف جهانگیر گرگین
پرهیز از نامحرم (5)
شخصی از اهالی زیارت در برازجان مغازه ای داشت. انسان شوخ طبعی بود و خوش محفل و خوش مجلس؛ جهانگیر از او خوشش می آمد هر وقت که برازجان می رفت به مغازه ی او سر می زد و مدت زمانی را با او به گفت و گو می پرداخت. بذله گویی های مغازه دار لحظاتی مسرّت بخش را برای جهانگیر رقم می زد. جهانگیر عادت داشت وقتی وارد مغازه می شد به گونه ای روی صندلی می نشست که پشت به بیرون باشد. این مغازه دار متوجه نوع نشستن جهانگیر شد به خصوص که این در دفعات متعدد تکرار می شد. هر چند جهانگیر خود به صراحت نخواست جیزی بگوید؛ ولی رفتارش نشان می داد که او نمی خواهد در مدت زمانی که آنجا می نشست چشمش به نامحرمانی بیفتد که در پیاده رو مقابل مغازه آمد و رفت می کردند. چنین رفتار و حساسیت ها را در سیره بسیاری از شهدا مشاهده می کنیم. در باره شهید اسماعیل روا دانشجوی بسیجی تربیت معلم شهید رجایی برازجان نیز نقل می کنند وقتی از خیابانی می گذشت و متوجه می شد که دختری از روبرو می آید مسیر خود را به سمت دیگر خیابان هدایت می کرده تا چشمش به نامحرم نیفتد.
راوی: عبدالحسین گرگین برادر شهید
نویسنده: : نصرالله شفیعی
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد