26 فروردین 1403 - 6:00 ب.ظ

جنگ، داستان همیشه دلفریب الهه مرگ

جنگ‌ از نگاه برخی سیاستمداران و شاید قاطبه نظامیان به جز جنبه‌های سیاسی‌اش، موضوعی هیجان‌انگیز هم می‌تواند باشد زیرا کمتر کسی می‌تواند جنگ را از منظر قربانیان اصلی آن تصور کند.

جنگ، داستان همیشه دلفریب الهه مرگ

مکس هاستینگ درصفحه ۶۲ کتاب Bomber Command جمله قابل تاملی دارد:«فکر می کردم چه خوب است آن هایی که دستور بمباران را می‌دهند و کسانی که بمباران می‌کنند گاهی بر روی زمین قدم بزنند و ببینند این پایین چطور است». این پایین، جنگ یعنی تباهی زیرساخت‌های یک کشور، جابجایی های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بنیان‌برافکن ، سال های سال زخم ناسور مجروحان، چشم های همیشه منتظر پدران و مادران که یا به تکه استخوانی گره زده می‌شود یا به نابود شدن خانواده‌ها می‌انجامد.

این همه تلخی در سالهای آغازین هیچ جنگ برای طیف وسیعی از مردم به این اندازه ملموس نیست زیرا در همه جنگ‌ها، صنعتی به موازات شبح شوم جنگ شکل می‌گیرد که کارش« بَزَک کردن» است، صنعت متبرک کردن سیاستمداران با نمادهای باستانی یا آرمان‌های به ظاهر ملی یا نژادی یا حتی دینی، به قول مارتین بل، خبرنگار بی‌بی‌سی در کتاب In Harms Way: Reflections of a War Zone Thugun : « برای اینکه مبادا مردم ناراحت شوند، جنگ را بهداشتی و تزیین می‌کردیم . انگار که جنگ شیوه عاقلانه حل اختلاف بود و قربانیانش به جای اینکه خونریزی کنند یا تکه پاره شوند با شکوه و وقار از صحنه نمایش خارج می‌شدند. در حقیقت اما جنگ هولناک بود.

جنگ تجارت چندش‌آوری است». «پيش از هر جنگی بايد خشم عليه دشمن را برانگيزيد اول ميان مردم و سپس در ميان سربازانتان» این بخشی از کتاب«‌قواعد رزم سون تزو»ست. به قول«دبلیو بی ییتس»در کتاب«تاملات جنگ داخلی»: «دل‌هایمان پر بود از اشتیاق کشتن و کشته‌شدن و ذهن‌مان پر از رویاء و قلب‌مان، سخت و دشمنی‌ها، مایه‌دار‌تر از عشق‌مان».

این از خصایص پیش از شروع هرجنگی است که اغراق ها زیاد می‌شوند، تحلیل‌ها به سمتی می‌روند که هرگونه مذاکره و تعامل و یا حتی تلاش برای متوقف کردن جنگ، معادل خیانت و بلاهت معرفی می‌شود و گاه این جریان در سال‌های بعد از جنگ نیز به این شیوه تمسک می‌جوید، از همه اینها ناگوارتر«سندرمی» است که پیش از جنگ عود می‌کند و چنان هیجانی را برمی‌انگیزاند که بی‌اعتنایی بدان دشوار به نظر می‌رسد و دراین چارچوب، تفاوتی میان نخبگان و مردم کوچه و بازار نیست چنانکه پرفسور «پیتر گودهیو» Peter Goodhew در ۱۷ ژانویه ۱۹۹۱ و پیش از آغاز جنگ اول خلیج‌فارس در ایندیپندنت نوشت: «با جنگ در خلیج فارس مخالفم ولی چشم اندازش مرا هیجان زده می‌کند نکند بیمارم؟ یا شاید هزاران نفر دیگر هم به درد من مبتلا هستند؟ چه باید کرد؟».

جالب آنکه سیاستمدار خونسرد و زیرکی همچون چرچیل هم به چنین وضعیتی مبتلاست او در آستانه جنگ اول جهانی در نامه‌ای به همسرش می‌نویسد:«همه چیزبه سمت فاجعه پیش می‌رود و من خوشحالم؟! این احساسات به نظرت وحشتناک نیست؟ خدا مرا بخاطر این احساسات سبکسرانه ببخشاید». (نامه ۲۸ جولای ۱۹۱۴ از کتاب Letters to Venetia Stanley). هم او در پایان این جنگ نوشت: «هر دستاوردی هم که به دست آورده باشیم چه برای ما و چه برای طرف بازنده، جبران بهایی نیست که ملت‌مان پرداختند».

پیش از هرجنگی همه ناممکن‌ها ممکن نمایانده می‌شود، قدرت‌ها از توان نظامی و موافقین دخالت نظامی از روزهای گل و سبزه که لاجرم برای رسیدن به آن باید به خون و ویرانی رضا داد خلاصه همه چیز آسان و جنگ، راه رستگاری است به قول «باربارا تاکمن» در کتاب ارزشمند:«توپ های ماه اوت»: به سربازها می‌گفتند که :«مردان بزرگ! پیش بروید و مطمئن باشید که قبل از زرد شدن برگ‌ها پیروزمندانه به خانه بر می گردید».از همان جنگ‌ها که به قول «زیگفرید ساسون» در کتاب : «Memoris of an Infantry Officer»: «آنچه قبلا ستون‌های پر افتخار داوطلبان بود، اکنون دسته‌های قربانیان است».

با این همه تاریخ هیچ‌گاه در بیان تلخی جنگ‌ها و آثار شوم‌شان تسلیم این هیجانات نشده است. جنگ تلخ است. جنگ نیستی است، جنگ راهی به سوی دوزخ است و هیچ بهشتی با فراهم کردن آتش دوزخ بنا نشده است.

کد خبر: 143791

نویسنده: سهند ایرانمهر

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0