30 مهر 1402 - 2:00 ب.ظ

در گفت و گو با یکی از اساتید مبتکر در عرصه خطاطی و موسیقی مطرح شد؛ استاد احمد توجه

جای پای موسیقی در تمام خط های من پیداست

هنرمندی که در بعضی از ابعاد هنر تبحر و تسلط دارد و این زیبایی ها را برای پالایش و اعتلای روحش از ذات اقدس الهی نسخه برداری عینی کرده است.

جای پای موسیقی در تمام خط های من پیداست

عصر اصفهان ، نرگس رضایی

وی از کودکی با روح خدا آشنا شد و این تبلور را در بالین خانواده ای اهل ذوق میراث داری کرد، که خود در این فلسفه زیبایی شناسی دستی بر آتش شوق داشتند.وحدت نگاه به مقوله هنر و انطباق این اتفاق برای ایجاد هماهنگی درپرورش استاد احمد توجه، تاثیر بسزایی داشت.

وی تحصیل کرده رشته مهندسی شیمی و زاده شهر اراک است و میتوان گفت: یکی از پیشگامان ایران درخطوط برجسته خوشنویسی و فعال در(انواع خطوط اسلامی) با مدرک ممتاز است.

احمد توجه، از ۹ سالگی خط نستعلیق را نزد پدر و پس ازآن در محضراستاد آقای مدنی فراگرفت و سپس دوره خط شکسته نستعلیق را نزد آقای قطب گذراند .در سن ۱۷ سالگی در محضر استاد سید حسن میر خانی خط نستعلیق را آموخت و پس ازآن در محضر آقای عطارچیان شکسته نستعلیق را فراگرفت و با تلمّذ مرحوم زنجانی، نسخ و ثلث را نیز ادامه داد.

توجه، علاوه بر خطاطی در هنر موسیقی، دستی بر آتش دارد و یکی از صاحبان نام در این عرصه است.

وی، پس از اینکه موسیقی ایرانی را در خدمت استاد بیات به مدت ۴ سال آموخت، ویولون کلاسیک رانیز به مدت ۴ سال در حضور مرحوم دکتر برکشلی تمام کرد و این گونه در حفظ و اشاعه موسیقی ملی فعالیت نمود. در سال ۱۳۶۶ در هنرستان موسیقی اصفهان و همزمان در سال ۱۳۶۷ در مرکز تولید رادیو اصفهان به عنوان مدرس ویولون مشغول به کار بود .او در سال ۱۳۶۷در مرکز تولید رادیو و به عنوان نوازنده ارکستراسیون سولیست و از سال ۱۳۶۷ تا کنون در حوزه هنری اصفهان به عنوان مدرس ویولون مشغول به کار می باشند. از سال ۱۳۷۶ تا 1382 سرپرستی ارکستر سروش اصفهان را نیز برعهده داشت.

از استاد، آثار فاخر بسیاری بر جای مانده است . وی، قطعات و کتیبه ای بالغ بر ۳۰۰ اثر را نگاشته است و قرآن نسخ و کتاب شاهنامه ی فردوسی را با هنرمندی تمام به پایان رسانده است.

با توجه به مقدمه ذکر شده روزنامه عصر اصفهان در گفت و گویی سعی کرده است گوشه ای از زندگی استاد احمد توجه خطاط،آهنگساز و رهبر ارکستر بزرگ سروش اصفهان را به نگاه خوانندگان تقدیم کند که در ادامه از زبان خود استاد می خوانید؛

من از ۹ سالگی خط را نزد پدر آغاز کردم و از همان کودکی، علاقه زیادی به خط داشتم.

سال چهارم دبیرستان در استان مرکزی در خط نستعلیق مقام اول را کسب کردم.در همان ایّام استاد مدنی و آقای قطب شکسته نستعلیق را با من کار می کردند.

عموی من همسایه استاد میرخانی بود و من در ۱۷ سالگی خدمت این استاد رفتم و نستعلیق را فراگرفتم.

استاد حسن میرخانی یکی از شخصیت های بارز و بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران بودند.

استاد میرخانی از نظر وارستگی و عرفان در درجه بسیار بالایی قرار داشت و هنرجویی که در عرصه فرهنگ و هنر قدم می گذاشت را کمک می کرد تا پیشرفت کند.

بعد از استاد میرخانی شکسته نستعلیق را نزد استاد عطارچیان آموختم و نزد استاد شیخ احمد زنجانی نیز نسخ را کار کردم و شروع به کار در تمام خطوط ایرانی و اسلامی و خاورمیانه کردم.

*هیچگاه تمایل به تقلید نداشته و بیشتر تمایل به ابداع داشتم.

استاد رضا مافی برای اولین بار نقاشی خط را به زیبایی انجام داد و بعد از دیدن آن ها در سال های ۵۵، ۵۴ شروع به فعالیت در حوزه نقاشی خط کردم ولی صادقانه بگویم که زیاد از تلفیق خط با نقاشی خرسند نیستم .

از سال ۶۲، ۶۳ شروع به خط ناخنی برجسته کردم و خیلی از خط ها را برجسته نوشتم که البته این سبک خودمن است.

علاوه بر خطاطی، علاقه زیادی به تذهیب خط داشتم و برای همین به اصفهان آمدم و حدود ۳ تا ۴ سال به فراگیری تذهیب پرداختم و در کنارمرحوم اصغر بیات کار کردم.

برای خط ها زمان زیادی صرف می کردم و برای هر خط یک سال تا یک سال و نیم وقت می گذاشتم با وجود کارمند بودن و تمام مشغله ها، شب ها خط کار می کردم.

در سال ۶۷، ۶۸ قرآن را به سبک نسخ احمد نی ریزی نوشتم و بعد از آن کتابی با عنوان خودسازی تالیف کردم و در سال ۸۳ شروع به نوشتن شاهنامه‌ کردم و در سال ۸۷ به همت دکتر دبیری چاپ شاهنامه انجام شد.

بعد از شاهنامه شروع به نوشتن دیوان حافظ کردم و در ۵۲۰ صفحه با مقدمه استاد مصطفی کاویانی حافظ را تمام کردم که این کارحدود ۷ سال طول کشید.

رشته تحصیلی من مهندسی شیمی بوده و اکثر رنگ ها را بر اساس تجربه گذشته خود در شیمی با ترکیب خاصی ساخته ام و این رنگ ها به مرور زمان تغییر رنگ نمی دهند . دیگر خطاطان  در این زمینه بسیارمشکل داشتند.

برای خطاطی بیشتر از مقواهای آلمانی و  کاغذ گلاسه و کاغذ آلمانی و انگلیسی استفاده می کردم که بیشتر در حرکات خطی و … مقاوم بودند.

اگر پایه رنگ ها اصالت نداشته باشد و شیمیایی باشند با نور و آفتاب تغییر رنگ می دهند اما رنگ های طبیعی تغییر رنگ نمی دهند.

خط برجسته به ۲ شکل است، شکل ناخنی که از روی خط نوشته می شود و از پشت با ناخن فشار می دهند کاغذ را و یک نم خیلی مختصر روی کاغذ ایجاد می کنند.

طریقه دوم لایه چینی است که با لایه چینی خط را بالا می آورند که نیازمند تخصص است تا از خود خط تجاوز نکند.

*به دنبال ثبت خط برجسته نرفته ام اما باید در این خصوص اقدام کنم

نوشتن خط صفای دل است چراکه خطاط باید دل صافی داشته باشد تا خط زیبایی را به رویت بیننده بیاورد بنابراین خطاط ها افراد خالصی هستند.

تعلیمات پایه ای خط بسیار مهم است و کسی معلم است که پایه های خط را در شاگرد قوی کند.

خط نستعلیق مهمترین و مشکل ترین خط است و در طول زمان اشکال مختلفی پیدا کرده است و از ۲ خط نسخ و تعلیق به وجود آمده است و خط توسط افرادی چون میرعماد به تکامل رسید.

خطاط باید اول پایه های خود را قوی کند سپس به سمت ابداع برود.

هیچ یک از آثار من را نمی توان با دیگری مقایسه کرد و هر کدام سبک و شناسنامه خاص خود را دارند.

از کودکی علاقه زیادی به سازها داشتم و از ۶ سالگی که ویالون زدن دوست پدرم را دیده بودم و بسیار علاقمند به آن شدم.

از ۱۰ سالگی آهنگ می خواندم و آن دوست پدرم به من خواندن و دستگاه های موسیقی را می آموخت و در همان سنین اولین آهنگ را برای مدرسه ساختم.

مادرم معلم کودکستان بود و علاقه زیادی به هنر داشت و حافظ قرآن نیز بود.

۱۶، ۱۷ سالم بود که پدرم برایم ویالون خرید و به آرزویم رسیدم.

استاد بیات که دوست پدرم بود به من موسیقی های ایرانی را آموخت و بعد از فوت او نزد استاد برکشلی رفتم که هم کلاسیک و هم ایرانی کار می کرد که از بزرگان موسیقی و فیزیک ایران است و بزرگترین عالم موسیقی زمان خود بود.

در سال ۶۲ به دعوت استاد پایور در هنرستان موسیقی شروع به تدریس کردم.

از سال ۶۶ به مرکز تولید رادیو رفتم و تدریس می کردم و تا سال ۷۲ سرپرست ارکستر رادیو نیز بودم.

بعد از تعطیلی هنرستان و رادیو به حوزه هنری رفتم.

از سال ۷۴ ارکستر بزرگ سروش اصفهان را تاسیس کردم و رهبری و سرپرستی ارکستر را انجام می دادم.

اکثر هنرجوهای من مدرسین فعلی آموزشگاه های اصفهان هستند.

*در تمام خط های من جای پای موسیقی را می توان د ید

درباره ارتباط خط با موسیقی باید بگویم که اگر دقیق به خط شکسته نستعلیق نگاه کنید و امواج آن را ببینید تمام گویای موسیقی است حرکات موسیقی در آن هویداست.

*کسی نیست که موسیقی فاخر را به نسل نو بیاموزد!

بزرگترین توجهی که اصفهان باید داشته باشد توجه به نسل جدید است و هنر را به نسل نو بیاموزند و این کار توسط کسی صورت می گیرد که اشراف به هنر دارد اما کسانی که اشراف دارند خود را کنار کشیده اند.

نسل نو باید موسیقی فاخر را بشناسد اما نمی شناسد و چرا باید جوان به موسیقی پاپ که نمی داند چیست گرايش داشته باشد.

و در پایان…..

به آستان تو مشکل توان رسید آری

عروج بر فلک سروری به دشواریست

روندگان طریقت به نیم جو نخرند

قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست

کد خبر: 138455

نویسنده: نرگس رضایی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0