5 فروردین 1399 - 5:10 ب.ظ

تلنگری برعملکرد و سیستم  مدیریت در ورزش

روزگاری نه چندان دور مکتب ورزش و تفکرعوامل آن بردواصل اساسی استوار بود : ورزیدگی و جوانمردی .

عصر اصفهان،دکترمسعودانصاری/ مهرشاید ساده ترین مفهومی که با شنیدن کلمه ” ورزش و تربیت بدنی ” درذهنمان تداعی میگردید ، فضایی بی آلایش و متفاوت از روابط پیچیده اجتماعی درجامعه باهدف توسعه فرهنگ گذشت و بهسازی فاکتورهای سلامتی دربین مخاطبین آن بود نه اینگونه روابطی که امروزه درفرآیند ورزش ویا مدیریت آن ، شاهد هستیم .

درجامعه ای که هرچیز رنگ و بوی سلیقه ای بخود میگیرد ، چه بخواهیم وچه نخواهیم فرآیندهای اجتماعی عمومی نظیر خدمات رفاهی ، آموزشی ، ورزشی ، هنری و… که درذات خود باآحادجامعه درارتباط بوده و جزء امور عامه پسند و ضروری هستند ، ازمسیرخودمنحرف گردیده و فرصتی می شوند برای جریانات وافراد خاص تا ضمن تصدی مسئولیت های کلیدی ، بدون درنظرگرفتن نیازها وضروریات جامعه و حتی بدون برنامه های راهبردی ، صرفاٌ بصورت سلیقه ای عمل نمایند که دراین راستا متاسفانه شاهدآن هستیم که یکی ازاصلی ترین نیازهای جامعه یعنی ورزش نیز امروزه ازمسیر واقعی خود خارج وتبدیل به پدیده ای ناهمگون با خواستگاه جامعه گردیده است که درادامه به نقدچالشی آن خواهیم پرداخت .

می دانیم که ورزش درچهار حوزه اجرایی قرارگرفته و هرحوزه نیز مسئولیتی حساس رادر فرآیند مدیریت کلان ورزش بعهده دارد :

ورزش آموزشی که متولی آن تربیت بدنی آموزش و پرورش و دانشگاهها می باشندوقراراست تا ضمن تأمین نیازهای بنیادین جسمی – حرکتی فرزندان این مرز و بوم ، ساختارهای اسکلتی و قامتی آنها نیزمورد توجه قرارگرفته تا افرادی با سطحی ازآمادگی و متناسب ازنظر جسمی برای جامعه مهیا ودرقالب مهارتهای پایه ورزشی نیز فضایی شایسته برای شناسایی استعدادهای ورزشی و پدیده یابی مهیاگردد که ضمن احترام به مدیران دراین بخش بایستی اذعان داریم که مطابق با تحقیقات انجام شده متاسفانه بیش از 50 درصد دانش آموزان دارای دفورمیتی اسکلتی بوده واز BMI (فاکتورتناسب اندام) پائینی هم برخوردار می باشند . همچنین بخش پدیده یابی دراین حوزه نیز کم کم بدست فراموشی سپرده شده است و یا آموزش مهارتهای پایه ورزشی درمراکزآموزشی جای خودرابه فعالیت های تفریحی و بازی داده که دراین خصوص ، خود دانش آموزان ودانشجویان نیز بی تقصیرنمی باشند .براستی رسالت ورزش تربیتی و آموزشی چرا ازمسیرواقعی خودخارج گردیده ودو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم ، تحقیقات و فناوری به چه دلیل نسبت به تأمین نیازهای برنامه ای ، فیزیکی و لجستیکی مراکزآموزشی وتأمین مربیان متخصص و ساعات واقعی درس تربیت بدنی همت نمی گمارند و سهم زنگ تربیت بدنی درمطالبات اجتماعی حوزه سلامت به چه دلیل نادیده گرفته می شود .
ورزش تفریحی که متولی آن شهرداری ها می باشند و مقرربوده است تا تأمین نیازهای ورزشی خانواده ها وعموم آحاد جامعه بدست باکفایت مدیران وبرنامه ریزان ورزش دراین بخش انجام گردد که آنهم بدلیل محدودبودن امکانات ورزشی درسطح شهر ، قراردادن حق ورودی برای ورزشگاهها و ناچیز بودن بودجه معاونت تربیت بدنی وتفریحات سالم درسازمان مربوطه و هریک ازمناطق شهرداری ،  محدود به برگزاری رقابتهایی ثابت و کلیشه ای نظیرجام مولای عرشیان وبانوی قدسیان درشبهای ماه مبارک رمضان ویا فعالیتهای مناسبتی و راهپیمایی و کوه پیمایی گردیده واز توسعه ورزش محلات و خود سند ورزش شهر که مصوبه شورای شهرنیز می باشد ، کیلومترها فاصله گرفته ایم . سهم فعالیتهای ورزشی تحت مدیریت شهرداری ها به عددی کمتراز چنددقیقه برای هرشهروند رسیده است و بودجه مناسب نیز دراختیار مدیران ومتولیان امر ورزش قرارنمیگیرد به نحوی که اعتبار عمرانی وبودجه جاری بخش تربیت بدنی و اوقات فراغت حتی از نصب بنرهای مناسبتی درسطح شهر ویا امور مربوط به تبلیغات غیرمرتبط بارسالت شهرداری ها به مراتب پائین تر و ظاهراٌ دیگر موضوع سلامت زیستی – حرکتی شهروندان دغدغه واقعی مسئولان شهری نمی باشد . همچنین پرداختن به ورزش دربین اقشارآسیب پذیرجامعه ورسالتی که بردوش شهرداری ها به جهت تأمین فضا وبرنامه های مدون دراین مناطق وجوددارد امروزه اولویت اول نبوده و زیباسازی جسم و روح آدم ها جای خودرا به زیباسازی فضاها داده است .
ورزش قهرمانی که متولی آن هیأت ها وانجمن های ورزشی و به تعبیری اداره ورزش و جوانان می باشد.  قراربود تا با دراختیارداشتن بودجه های عمومی و بهره گیری ازمدیران شایسته دراین حوزه  نسبت به توسعه ورزش ، برگزاری رخدادهای ورزشی و پرورش نخبگان تاتشکیل تیمهای منتخب واعزام به مسابقات استانی وملی اقدام مقتضی بعمل بیاورند که آنهم یا به بهانه بازنشسته بودن بهترین و شایسته ترین چهره های ورزشی کنارگذاشته شده ، یا رنگ وبوی سلیقه ای وسیاسی گرفتن انتخاب مدیران غیرمرتبط با ورزش وحتی انتخاب هیأت رئیسه هریک از هیأتها ، ازبین چهره های غیرورزشی وازهمه مضحک ترسالن ها ومیادین ورزشی که به مزایده می گذارند وکمتر هیأت ورزشی است که توان رویارویی با سودجویان ، کاسبان ودلالان مراکزورزشی راداشته ودرادامه هم شاهدآن هستیم که چند نوجوان وجوان علاقمند فقط و فقط بخاطر نداشتن امکانات مالی قادربه کرایه یک سانس هم ازفضاهای ورزشی نگردیده و ساعات اینگونه مراکز با مدارس غیردولتی ، بازاریان و نهادهای متمول و غیره پرمی شود و تمرینات تیمهای منتخب نیز بصورت محدود و یا بدون پرداخت حق الزحمه به مربیان انجام وحتی ازمربیان صاحب اندیشه و مجرب نیز بدلایل واهی استفاده نمی کنند . بی شک رسالت یک هیأت یا انجمن ورزشی درحوزه ورزش قهرمانی همانگونه که ازنام آن پیداست بسترسازی فضای رقابتی و شکوفاکردن استعدادهای ورزشی تا ورود به صحنه های قهرمانی باحداکثرظرفیت وساختاراجرایی است وصدالبته این مهم با بی برنامگی و کج اندیشی آنهم بامدیران فرمایشی درتضاد خواهد بود .
ورزش حرفه ای که متولی آن باشگاههای ورزشی می باشند . باشگاههایی که کم کم به دودسته اساسی تقسیم شده اند : باشگاههای سازنده و مردمی که گاهاٌ مورد بی مهری قرارگرفته وبجز تعداد معدودی که آنهم بدلیل حمایت مسئولین ذی ربط درشرکت ، کارخانه ویاخودمدیرعامل نفسی میکشند وهمچنان هم مورد کم لطفی مسئولین درهیأتهای ورزشی یا ادارات ورزش و جوانان قرارمیگیرند و باشگاههای بزرگی که بصورت تک رشته ویاچندرشته ای وتوسط هیأت مدیره ای منتصب اداره میگردند . ازطرفی میدانیم که براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی قراربود بخشی از درآمد کارخانجات تولیدی صرف گسترش ورزش دربین اقشارجامعه وتوسعه سلامت عمومی گردد . زهی خیال باطل که میلیاردها تومان سرمایه بجای عموم مردم وکارگران اینگونه کارخانجات صرف تیم و بازیکنانی میگردد که نه تنها عِرق ملی به آن تیم نداشته وگاهاٌ نیز افرادی غیربومی ولی صاحب نام می باشند ، بلکه فرهنگ لاابالی گری ، بدزبانی ، قانون گریزی و هوچی گری را دربین نسل جوان ما گسترش داده و بدا به حال برخی لیدریاتماشاگرانی که خودرا مضحکه دست مافیای ورزش قرارداده اند و صدای حیا کن ، رها کن خودرا درورزشگاهها سرمیدهند تا مدیران شایسته ورزش دراینگونه باشگاهها نیز پا به فرار وکوچ اجباری گذاشته و درانتها نیزآنچه برای ورزش حرفه ای باقی می ماند میلیونها تومان بدهی به مربی یاورزشکار ، تأمین خواسته های نابجای بوق های مدیریت شده ، فرارمالیاتی ورزشکاران ، درگیری با رسانه های اجتماعی ، پولشویی ورزشی ، حق ناسپاسی نسبت به مردم شریف وتماشاچیان صادق آن شهر و ثبت خاطرات تلخ برای جریان ورزش خواهد بود .

سخن آخر : ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی    /      این ره که تو می روی ، به ترکستان است

باورکنیم که سیستم مدیریت درورزش بیماراست . باورکنیم که سهم عموم مردم جامعه از خدمات ورزشی ناچیز وناکافی است . باورکنیم که ورزش درجامعه بهیچ وجه با مؤلفه های توسعه همه جانبه  همخوانی ندارد . باورکنیم که  انتخاب مدیران درحوزه های چهارگانه ورزش نیازبه بازنگری اساسی دارد . باورکنیم که صرف مبلغی هرچندناچیزدرموضوع سرمایه گذاری ورزش عمومی می تواند جلوی میلیونها تومان هزینه ساخت زندان ، خرید دارو یا اقدامات درمانی مکمل رابگیرد . باورکنیم که ایجاد انسجام وهمراهی دربین حوزه های گوناگون ورزش می تواند مارادرصدر آمارهای مرتبط قراردهد . باورکنیم بهداشت روانی هرجامعه رابطه معنی داری با توسعه زیرساخت های ورزشی دارد . باورکنیم بخش خصوصی نیز حاضربه سرمایه گذاری درامرورزش خواهد بود . و دهها باور دیگر به شرطها وشروطها .

کد خبر: 30621

نویسنده: دکتر مسعود انصاری

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0