«احتمالاً» روضه عاشورای کرمان شد

«موقت و غیرقابل استناد»، عبارتی که برسربرگ فهرست اسامی شهدای کرمان نقش بسته بود. شهدایی که هریک عزیزترین و نور چشمی یک خانواده بودند.

«احتمالاً» روضه عاشورای کرمان شد

کنار ستونی تحت عنوان «پوشش» کنار سن‌های احتمالی 2، 11، 8 و 12 سال، جنسیت را مرد و زن ثبت کرده‌اند. عنوانی که بر تن این سنین زار می‌زند. زن و مرد؟ این‌ها فقط بچه بودند. ردیف‌هایی که عاری از هرگونه توضیح بودند، واقعیت اینکه «احتمالاً» چیزی جز تکه پاره هایی از اجسامشان باقی نمانده را کتمان نمی‌کردند.

داستان زندگی هر یک از این شهدا را که مرور می‌کنم می‌بینم هر کدام به نوعی آماده شهادت بودند و انتخاب شده بودند. از دختر بچه‌ای که تازه به سن تکلیف رسیده بود و به شوق خواندن نماز اول وقت با دوستانش گروه زده بود تا دانشجو معلم 20 ساله‌ای که دلتنگ زیارت امام رضا بود و پس از شهادتش راهی مشهد شد. «احتمالاً امیرعلی افضلی» و «دختری با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی»، عباراتی که بی هیچ کم و کاستی روضه مجسم بودند. حکایتی شده است حکایت شیعه و گوشواره و دختربچه.

به نقل از ایسنا، تقلیل تعداد شهدا از 103 تن به 90 و اندی و بعد به 84 نفر صدای همه را در آورده بود که چرا یک آمار واحد اعلام نمی‌شود. بعد مشخص شد دلیلش این بوده که پیکر شهدا به قدری غیرقابل تشخیص بوده‌اند که پیکری که متعلق به یک نفر بود چندین بار شمرده شده بود.

آن‌ها که معتقدند بچه‌ها نباید برای مراسم سردار می‌آمدند و به جمهوری اسلامی عناد می‌ورزند همان‌هایی هستند که در مقابل حضور مادر کیان در محلی که نیروهایی امنیتی هشدار درگیری داده بودند لب فروبستند. همینقدر متناقض!

در این گیر و دار، ترسناک‌تر از تروریستی که در کرمان دست به آن جنایت عظیم می‌زند، آن تروریست رسانه‌ای است که خون آن غاصبان جنایتکار در رگ‌هایشان جاری است؛ با انداختن تقصیرات بر گردن نظام و عنوان کردن عبارت «کار خودشونه» راه را برای جنایات بعدی هموار می‌کند. اهالی جنبش منحوس زن زندگی آزادی با رقصیدن روی خون شهدای کرمان نشان دادند که اگر به جای هواپیمای اوکراینی، برای پرواز نجف چنین اتفاقی رخ داده بود از جشن و طعنه دریغ نمی‌کردند. این جماعت نه ارزشی برای انسان قائلند و نه حرمتی برای خون.

با اینکه رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان کرمان، ساعاتی پس از انفجار تروریستی در گفتگوی تلوزیونی به این اشاره کرده بود که بیش از 60 بمب در سراسر کشور پیش از حادثه‌ای که در کرمان رخ داد کشف و خنثی شده بود؛ اما مردم دغدغه و نگرانی امنیتی را دارند که حالا از آن همه جبروت چیزی جز نام آن باقی نمانده است و مانند لیست اسامی شهدا «موقت و غیرقابل استناد» است.

قرار بود شهدای حادثه تروریستی کرمان را با تشییع باشکوهی بدرقه کنند اما با کشف دو انتحاری و با امکان عقبه داشتن انتحاری‌ها این مراسم کنسل شد و تنها به حضور خانواده شهدا اکتفا کردند. شاید کسی به روی خودش هم نیاورد اما دیگر خیال کسی از بابت امنیت راحت نبود.

این اولین بار نبود که داعش در ایران خودی نشان داده بود و امنیت را دست‌مایه خودش قرار داده بود. اول که در مجلس شورای اسلامی 17 کشته بر جای گذشت، پس از آن تابستان امسال جان عزیز دو نفر را در شاهچراغ گرفت و امسال در سالگرد شهادت سردار، داغ 77 نفر از هموطنانمان و 14 نفر از اتباعی را که به عشق سردار آمده بودند بر دلمان نهاد و دی‌ماه خونینی رقم زد. اینکه آقایان کی به خودشان بیایند و برای ورود به کشور قوانین سفت و سخت‌تری اعمال کند را خدا می‌داند.

ایران که به عنوان ابرقدرت منطقه حساب می‌شود حالا جولانگاه کسانی شده که فکر گرفتن جان مردم را در سر دارند. اینکه می‌گویید بیش از 60 بمب را در سراسر کشور خنثی کردیم خیلی خوب است، دست شما هم درد نکند اما داغ خون‌های ریخته شده در کرمان بر قلبمان سنگینی می‌کند و نمی‌توانیم در عوض همه کاستی‌ها دل خوش کنیم و بگوییم خب در عوض امنیت داریم.

فکر نمی‌کنید اینکه امنیت ابرقدرت منطقه امروز خدشه‌دار شده به دلیل پاسخ کوبنده و محکم ندادن به جای تنها سخن گفتن از انتقام سخت نیست؟ هر بار داغی بر دلمان نشست گفتید انتقام سخت در راه است، اما انتقام‌ها به سنگینی داغی که بر دل‌هایمان نشست نبود. حمله به یک نیروگاه نظامی متروکه، کجا قلبی را آرام می‌کند که عزادار عزیزترینش است؟ اینک با داغ این عزیزترین‌ها چه کنیم؟ داغی که تپیدن قلب‌های بی‌قرار بازماندگان را یکی در میان می‌کند…

کد خبر: 141026

نویسنده: مطهره سادات هاشمی فشارکی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0