نویسنده: وحید حاج سعیدی
تخم مرغ دزد ابر دزد می شود!
روزی که خدا بیامرز بلیک ادواردز، خالق کارتون ماندگار "پلنگ صورتی" در سانتا مونیکا (جنوب کالیفرنیا) ریق رحمت را با همه مخلفاتش سر کشید و با دیار فانی بای بای کرد، هیچ کس فکر نمی کرد شلوغ کاری های ظریف و شوخی های هوشمندانه های این بابا در کارتون هایش روزی رنگ واقعیت به خود بگیرند و دانشمندان را مجبور به واکنش کند! تو نگو این سینماگر ناقلا در حقیقت به کمدی کلاسیک آمریکا زندگی نمی بخشید بلکه مثل لئونادو داوینچی، نوستراداموس، بابا وانگا و ... داشت آینده تکنولوژی را پیش بینی می کرد و رویاهایش را عینیت می بخشید. نمونه اش همین ماجرای ابر دزدی پلنگ صورتی و اذیت کردن گروهبان دودو ...
در گفتگو با هادی صیاد مدرس آواز و رهبر گروه موسیقی درمانی مایا مطرح شد:
تغییر ذائقه موسیقایی جامعه و زمینه های پیشرفت موسیقی
موسیقی و شعر و آواز از دیر باز با بشر همراه بوده اند و آنها را می توان در کنار هنر نقاشی در زمره اولین مکاتب هنری بشری رده بندی کرد. با وجود استقلال و پیشرفت موسیقی در طول سالیان، باید اذعان داشت شعر و آواز در این تکامل موسیقی نقشی بی بدیل داشته اند و تصور موسیقی بدون آواز هیچگاه ممکن نخواهد بود. تا جایی که قدما شعرِ بی آهنگ را کامل می دانند ، ولی معتقدند موسیقیِ بدون شعر و آواز از بیان مطلب عاجز است. چنان که امیر خسرو دهلوی موسیقی را به عروس تشبیه کرده و نغمه را زیور آن دانسته است!
بیمه بسته های چای!
یادش بخیر... یک زمانی از بقچه پیشنهادی دولت طرح هایی رونمایی می شد از پیشنهادات ما سوفسطایی تر و فلک فرسا تر و ماریناد شده تر! فی المثل دوستان در نظر داشتند اوقات فراغت و تحصیل جوانان را بیمه کنند.
خاقانی علیه الرحمه و مالیات بر خانه های خالی!
حقیقت امر ما تا همین چند وقت قبل فکر می کردیم که این ماجرای مالیات و عوارض و پول شارژ ساختمان و ... مربوط به عصر اطلاعات و جامعه نوین صنعتی امروز است و غبطه گذشتگان و درگذشتگان را می خوردیم که شبانه با ملائک هم در میخانه را می زدند و فرار می کردند، از شعاع ماهتاب به آسمان می رفتند، هر وقت هم که چشمشان نمی خفت به سخنان پروانه با شمع گوش می کردند و باقی داستان... اما بعد از مطالعات میدانی و حتی چاله میدانی متوجه شدیم که این قصه مالیات سر دراز و ریشه در اعماق تاریخ دارد که با کمی دخل و تصرف به شکل و شمایل امروزی درآمده است. البته نه اینکه فکر کنید قدما یا همان اولی الابصار و اولی الالباب دوران قدیم، سر ساعت مالیات شان را در کیسه زرباف روی تخم چشم هایشان می گذاشتند و عین بچه آدم تحویل داروغه می دادند. نه خیر زهی خیال باطل... ظاهراً این داستان مالیات از همان موقع با چالش های اساسی همراه بوده که خدا بیامرز خاقانی فقید جایی فرموده اند: گریزانم از مالیات اینت همت / نه اکنون، که عمری است تا می‌گریزم! بزرگوار اگر الان در قید حیات بود قطعاً با دیدن جماعت کثیری که همچنان از مکتب مالیات گریزی ایشان پیروی می کنند، شادمان می گشت و روحش در قبرستان آرامش می یافت!
وقتی ساعت زندگی مان را با ساعت پولدار ها تنظیم می کنیم
تغییر ذائقه در احساس خوشبختی!
سحرخیز ترین پرنده و دزدیدن اخلاق!
چند وقت پیش در یک کلاس آنلاین مشغول گوش کردن به صحبت های استاد بودم که یکی از دانش آموزان قدیمی مان زنگ زد و با حالتی نزار گفت: «همسرم در بیمارستان در حال وضع حمل است و پول کم آورده ام. اگر می توانید مبلغ ... هزار تومان به حسابم واریز کنید.» گاهی اوقات برای کمک به همنوع نیازی به استعلام و حساب و کتاب جیب تان نیست، حتی اگر آخر برج باشد! اصرار داشت که همین الان واریز کنم. از کلاس آنلاین خارج شدم و مبلغ را که در این دوره زمانی مبلغ چندانی نیست، واریز کردم. پیامک تشکر آمیز فرستاد و عنوان کرد امشب یا فردا صبح این مبلغ را باز خواهد گرداند، بدون اینکه از من شماره حساب بخواهد!
بریز و بپاش وزارت نیرو برای خوش مصرف ها!
این قدیمی ها هم برای خودشان دورانی داشتند. بندگان خدا قدر برق مفتی را نمی دانستند و از آن می ترسیدند و معتقد بودند «گر چه باران نعمتست از برق ترس!» غافل از اینکه چند نسل بعد که ما باشیم از قبض برق به ویژه مخلفاتش می هراسیم! مخصوصاً از زمانی که به بهانه حفظ طبیعت ارسال قبوض کاغذی هم میسر نیست و دوستان هر رقمی را که وزیر پیشنهاد می کند در قبض مجازی برق لحاظ می کنند و به قولی «هر قبض که سلطان بپسندد هنر است!» بگذریم...
بینی مصنوعی و فدراسیون فوتبال!
ویلیام جیمز در جایی گفته:« بزرگترین کشف نسل امروز این است که انسان می تواند با تغییر ذهنیت، زندگی خود را تغییر دهد. » خدا بیامرز خبر نداشت امروز برای تغییر زندگی، نیاز به تغییر ذهنیت نیست و کافی است باشگاه یا مدیر برنامه های خود را عوض کنید! یعنی با یک قاشق زد و بند و یک پیاله هماهنگی با دلالان می توان چند صد میلیارد پول رایج مملکت را روی سر سه چهار بازیکن شاباش کرد و در رسانه ملی هم بابت دستمزد ناچیز اشک ریخت!
طنز نوشته؛
تبلیغات در خزینه حمام عمومی!
کلیفتن فادمین (Clifton Fadiman) مقاله نویس آمریکایی جایی گفته تجربه به ما نشان داده است اگر کسی مستقیم در چشم ما نگاه می کند، بالاخص اگر دست محکمی هم بدهد، دارد چیزی را از ما پنهان می کند!
وقتی زبان آمارها را نمی فهمیم!
کنکور امسال با همه حواشی و فراز و فرودهایی که داشت به خیر و خوشی پایان یافت و مافیای کنکور قاطعانه ثابت کرد نه تنها قرار نیست، بساط کنکور جمع شود، بلکه در سال دو بار برگزار خواهد شد! صرف نظر از حواشی کنکور در بحث لو رفتن سوالات، تقلب و تخلف در آزمون، اشتیاق نفرات برتر به مهاجرت، نحوه تاثیر معدل و ... آنچه که در این بین مغفول مانده، ارزیابی و تجزیه و تحلیل آمار پذیرفته شدگان کنکور امسال است که بیانگر میزان و نحوه تحقق عدالت آموزشی در جامعه است.
