نمایش هزار باده هزار باد به روی صحنه رفت
هنر نمایش و تئاتر از دیر باز همیشه مورد توجه علاقهمندان هنر و ادبیات بوده و توجه به این مدیوم هنری میتواند موجبات تعالی و تسری فرهنگ و هنر در جامعه را در بر داشته باشد در ماه اخیر نمایشی تحت عنوان«هزار باده هزار باد» به کارگردانی خانم یاسمین عباسی در تالار هنر به روی صحنه رفت. که مورد توجه مخاطبین و منتقدین هنر نمایش است. به همین سبب به سراغ خانم عباسی رفتیم و درباره این نمایش با این هنرمند به گفت وگو نشستیم.
عوامل گروه نمایش هزار باده…به شرح زیر هستند:
کلام ناظم: محمدرضا اصلانی، پژوهشگر و کارگردان: یاسمین عباسی، تهیه کننده: رضا عباسی، نگاره پردازان: عرفان رجایی، محمد مختاری، آیدا قریشی، علی شوش، سیاه پوش، علیرضا اعظمیانگروه کارگردانی: دستیار و برنامه ریز: محمدرضا احمدیان، دستیار و منشی صحنه: محسن کرمی، گروه طراحی، طراح نور: مرتضی بصراوی، طراح صحنه:امیر رجاییطراح لباس، مریم کیان ارثیرقص نگار، محمد مختاریطراحی گرافیک،مجتبی دانندهگروه موسیقی، نغمه پرداز،یاسمین عباسیخنیاگران، آیدا قریشی (ویولن سل)علی شوش (گیتار بیس)محمد مختاری (زنگ و دمام)عرفان رجایی (دمام و آواز)اجرای صحنه: طراح خط و خوشنویسی صحنه:محمدرضا عموزادهچاپ لیزری خط و خوشنویسی: محمد دهقانی دولت آبادیگروه تولیدسرمایه گذار: محمد نادریعکس و تیزر: ادهم صلواتی، مدیر روابط عمومی و تبلیغات، مجید بدیع زاد، مشاوران: محمدرضا اصلانی (مشاور شعر، زبان، تئاتر و تجسمی)، سودابه فضایلی (مشاور شعر، زبان و ادبیات)جمشید خانیان (مشاور تئاتر)حمید پورآذری (مشاور تئاتر)محسن رهنما (مشاور تئاتر)مرتضی بصراوی (مشاور تجسمی)حامد صدرارحامی (مشاور تجسمی)
از ابتدا از خودتان و فعالیتهای هنری که انجام دادید بفرمایید
من تئاتر را از بچگی دنبال میکردم. و پس از آنکه دیپلم موسیقی گرفتم به دانشگاه رفتم وهمزمان با تحصیل در رشتهی سینما به طور جدی به کارگردانی تئاتر پرداختم. سال ۹۳ متن ناگهان هذا حبیب الله…ازعباسنعلبندیان را کار کردم که در موسسه ی کارنامهی تهران اجرا شد. بعد از آن متن تجربههای اخیر از امیررضا کوهستانی را کار کردم که در مجموعهی فرشچیان اجرا شد. سال بعدش اسبهای آسمان خاکستر میبارند نوشتهی نغمه ثمینی را کار کردیم که باز در مجموعهی فرشچیان اجرا شد و سال ۹۸ داستان هایی از بارش مهر و مرگ نوشتهی عباس نعلبندیان را کار کردم که نگاهی به اجراهای زیرزمینی بود و به شکل زیرزمینی اجرا شد. بعد از آن رونمایی کتاب شعر هزارباده هزار باد…آخرین منظومه ی شعر استاد محمدرضا اصلانی را در اصفهان برگزار کردم که ایدهی اجرای تئاتر این منظومه از آنجا به ذهن من رسید. و پس مشورت با استاد اصلانی از سال ۹۸ پژوهش در این زمینه را آغاز کردم و دو سال پروسه ی تولید تئاتر هزار باده…بهطولانجامید.
در ابتدا باید عنوان کنم که از دیدن نمایش شما لذت بردم و امیدوارم این روند خوب تداوم داشته باشد. ایدهکار از کجا آمد و با توجه به کلام سنگین روایت بعد از چه مدت کار به این هماهنگی رسیدید؟
ممنون از شما که به تماشا نشستید و خوشحالم که لذت بردید. راستش ایدهی کار از آنجا آمد که در مراسم رونمایی کتاب هزارباده…منشاعررابایک صندلی روی صحنهی تئاتر در حالی که کتاب شعر خودش را میخواند تصور میکردم. و از آنجا که زبان شعر استاد اصلانی بسیار سخت است و نیاز به تحلیل و شناخت ساختاری زبان شعر مدرن دارد، پیشنهاد دادم، حال که شعر ایشان،یک منظومه و داستان محور است، و منتقدان بر این نظر هستند که منظومهی شعر هزارباده…شاهنامهی مدرن امروز است، تبدیل به تئاتر شود به گونه ای که به ساختار شعر دست زده نشود و چون بستر کار شعر است، تئاتر تبدیل به یک کار موزیکال نشود. به همین دلیلیک سال طول کشید تا بچهها به هماهنگی و خوانش صحیح اصلا از زبان شعر استاد اصلانی برسند. از یشت خوانیها، اوستا خوانی تا آوازهای دسته جمعی گرفته تا تحلیل زیر متن شعر کاری طاقت فرصت برایگروه بود. آشنایی با زبان پهلوی، و خوانش صحیح از این زبان، باعث میشد ۵ تا ۶ ساعت تمرین جدی بچه ها داشته باشند.
اهالی ادبیات، سینما و هنر با آقای محمدرضا اصلانی آشنا هستند، و این انتخاب شما به مانند ادای دینی به ساحت علمی هنری استاد بود در این باره بفرمایید.
واقعیت این است که من هیچگاه در دانشگاه شاگرد استاد اصلانی نبودم و اما همیشه زودتر از همهی شاگردانشان با کتاب تذکرة الاولیاسر کلاس ایشان حاضر بودم. چنان لذتی از بودن در محضر ایشان می بردم و با چشم میدیدم که بچهها قدر ایشان را نمیدانند و حتیآن میزان از سواد و بینش برایشان گنگ بود و افسوس…پسازآنمنرابطهی شاگردی کردن در محضر استاد اصلانی را حتی بیرون از دانشگاه با ایشان نگاه داشتم. و گمان میکردم تئاتر هزار باده…ادای دینِ شاگردی است به بزرگی و قداست استادش. من بسیار از ایشان آموختم و زکات تمام علم وهنری که ایشان در قلب من به ودیعه گذاشتند، تئاتر هزار باده را خلق کرد.
موسیقی از المانهای مناسبی در تئاتر شماستو استفاده و سود بردن از ساز بر روی صحنه موجب ارتباط مخاطب با اثر شده است در این باره بفرمایید.
در واقع من به واسطهی رشتهی تحصیلیام در هنرستان که موسیقی بوده، توجه زیادی به موسیقی تئاتر داشتهام. اما این امر در کارهای قبلیام باعث نشده بود موسیقی به عنوان یکی از عناصر کار تئاترم بیرون بزند. ولی در هزار باده، وضعیت متفاوت بود. من موسیقی را به واسطهییک شئ وارگی در پدیدار تصویری و فیگوراتیو بودن در صحنه استفاده کردم . یعنی سازها هم به صورت یکشئ، در ساختار کار که بر مبنای سبک کوبیسم بنا شده بود به شکل ظاهری اهمیت پیدا میکردند هم در ساختار صوتی کار که قالب صدا ها به عمد بم انتخاب شده بود. که از صدای قالب موسیقی آوازی و سازی ایرانی که بعضا زیر صدا هستند، آشنایی زدایی کند، حتی در نیایشهای اوستایی که تبدیل به موسیقی میان پرده در کار ما شده بود.
- گفتگوی محمد بزرگ با خانم یاسمین عباسی
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد