106 سال بازی با کلمات
محمدعلی جمالزاده، پدر اصفهانیالاصل داستان نویسی ایران است که از ۱۵ سالگی تا آخر عمر 106 ساله و پربارش را در خارج کشور زندگی کرده و حتی دو همسر وی هم آلمانی و سوییسی بودهاند.
مغر متفکر ادبیات داستانی ما در بخشی از کتاب قصه نویسی خود نوشته است: مکتبهای ادبی همچون کلاسیسم، رمانتیسم، سمبولیسم و ریالیسم و ایسم های رنگارنگ دیگر فقط بازی با کلمات هستند، پس فریب این کلمات را نخورید و قلم به دست گرفته و خوب و درست بنویسید.
چهارشنبه شبی که قصه نویس شدم، دیباچه یکی بود و یکی نبود، درباره داستان پلنگ و نثر معاصر و قصه های ایرانی، زبان عامیانه، رمان چشمهایش، افسانه آفرینش، پنجاهمین سال وفات تولستوی، نقد مدیر مدرسه، تاریخ افسانهها، زبان داستان، فکاهیات، درباره داستانهای خسروشاهانی و مختصری از زندگی نامه جمالزاده دیگر فصل های این کتاب قصه نویسی جمالزاده را شامل میشوند.
استاد داستان و ایران زمین، هرچند که در فصل سرد زمستان ۱۳۷۶ در ژنو سوئیس درگذشت اما سالها دورت از مرگ طبیعی خویش، در خردادماه گرم سال ۱۳۲۳ در خاتمه کتاب «سر و ته یک کرباس» خود به گمان شاعرانه نزدیک بودن پایان عمرش، اینگونه نوشت:
«در این آخر عمری تنها آرزویی که دارم این است که همان جایی که نیم قرن پیش به خُست و خاک افتاده ام همان جا نیز به خاک بروم و پس از طی دوره پر نشیب و فراز عمر، خواب واپسین را در جوار زایندهرود در نواز سر به دامان تخت فولاد اصفهان مهمان نواز نهاده، دیده از هستی پر غنج و دلال و پر رنج و ملال بر بندم.»
اما ای بسا آمال و آرزو که خاک شده است. او به جای آرمیدن بر کناره زایندهرود اصفهان، هشتم نوامبر ۱۹۹۷ میلادی، در جوار دریاچه لِمان ژنو به خاک رفت! هر چند که زایندهرود مورد آروزی جمالزاده، این سالها مملو از بی آبی است و آرزومند جاری شدن است.
نویسنده: : محمود افشاری
منبع: عصر اصفهان
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد