این پنجره را نبندید!

چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روز قلم خبر تلخی شنیدم. زاکانی شهردار تهران دستور داده است که خانه اندیشمندان در اختیار معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری قرار گیرد و خانه را پلمپ کرده است. این هم هدیه شهردار به اهالی قلم  است.

عصر اصفهان به قلم نعمت الله فاضلی، چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روز قلم خبر تلخی شنیدم. زاکانی شهردار تهران دستور داده است که خانه اندیشمندان در اختیار معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری قرار گیرد و خانه را پلمپ کرده است. این هم هدیه شهردار به اهالی قلم  است.

مسولان خانه اندیشمندان مقاومت کرده اند و می کوشند چنین فاجعه ای رخ ندهد و می خواهند هدیه شهردار را نپذیرند.

ساعت ده صبح به خانه اندیشمندان رفتم. مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری آنجا بود. او مامور اجرای حکم شهردار بود. تعدادی از استادان علوم انسانی و اجتماعی هم آمده بودند.

دوساعتی گفتگو کردیم. دم گرم ما در آهن سرد ایشان اثری نکرد. استدلال ما استادان دفاع از ماهیت مدنی و گفتگویی نهاد خانه اندیشمندان بود. این نهاد دوازده سال است فضایی برای گفتگوی فرهنگی در پایتخت فراهم کرده است.

مجموعه ی وسیع و پرشماری از فعالیت های متنوع در نهاد برگزار شده و اعتماد استادان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر را جلب کرده است. ارزش و اعتبار این نهاد به استقلال نسبی و هویت مدنی آن است.  در سال های گذشته بارها در این خانه سخنرانی کرده و در برنامه هایش شرکت کرده ام.

جناب نماینده شهرداری گفت نمی خواهیم در خانه ببینیدیم، می خواهیم مدیریت و ساختار اینجا را تغییر  دهیم تا استادان دیگر، یعنی استادان بسیجی و ارزشی و انقلابی اینجا بیایند.

دوستان حاضر گفتند فضای خانه اندیشمندان همیشه باز و دموکراتیک بوده و اگر استادان ارزشی و بسیجی حرفی داشته اند آمده و گفته اند و هنوز هم می توانند و لزومی ندارد خانه را به قبضه خود درآورید.

گفتم اگر خانه اندیشمندان مثل صدا و سیما و دیگر نهادهای فرهنگی تبدیل به مرکزی برای ترویج و تبلیغات ایدویولوژیک رسمی شود، ارزش و اعتبار مدنی اش زایل می شود و دیگر شخصیت های علمی و فرهنگی مستقل و معتبر با آن همکاری و رفت و آمد نمی کنند.

گفتم تلاش زاکانی و شهرداری برای خاموش کردن این خرده فضای فکری و فرهنگی مدنی، پایمال کردن حقوق فرهنگی شهروندان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر است. بودجه مختصر و ساختمانی که شهرداری به خانه تخصیص داده، اموال شخصی شهردار نیست، دارایی شهروندان است. شهروندان همان طور که فضای سبز نیاز دارند نیازمند فضای فکری و فرهنگی هم هستند. این حق آنهاست.

سیاست بستن درها به روی طبقه فهیم شهر تهران، و ایجاد تنگنای فکری و فرهنگی، نه تنها نمی تواد مساله نارضایتی موجود و فراگیر در تهران و کشور را حل کند، بل تشدید می کند.

گفتم استادان علوم انسانی بنا بر اقتضای دانش و حرفه شان صدای جامعه اند، و کار علوم انسانی ترویج گفتگو در جامعه و زبان بخشیدن و به سخن درآوردن جامعه و مساله های آن است.

زاکانی شهردار پایتخت ایران است و زور و زر کافی برای بستن این پنجره را دارد، و استادان علوم انسانی هم بخشی از بی قدرتان جامعه اند. اما بستن این پنجره به صلاح ملک و مملکت نیست. با این عملکردهای تمامیتخواهانه و تنگ نظرانه و تنگ تر کردن فضای جامعه، دیر یا زود پشیمان خواهید شد. آن روز کسی به شما خواهد گفت جناب زاکانی آن روز که جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت بود!

استادان علوم انسانی هم با سکوت در برابر این تمامیتخواهی ها و تنگ نظری ها، بر بی قدرتی شان می افزایند. مملکتی که حتی در پایتختش اجازه ندهد استادان علوم انسانی خرده فضایی برای تنفس و مشارکت داشته باشند، آینده ای تیره و تار خواهد داشت. از ما گفتن جناب زاکانی.

کد خبر: 135238

نویسنده: نعمت ا... فاضلی

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0