20 دی 1400 - 9:45 ق.ظ

مقاله؛

تأثیر امیر کبیر در سپهر حکمرانی

تاریخ معاصر ایران ،مردان و زنان بزرگی را نشان می دهد که هرکدامشان قطعه ای از تاریخ باشکوه اخیر را با تلاش خود آفریده اند و در ایجاد ایران امروز نقش داشته اند. اینان، با وجود چیرگی خاندان های ستم پیشه و افراد نالایق بر این سرزمین، هرگاه مجالی می یافتند که در دستگاه حکومت رخنه کنند و منصب و موقعیتی بدست آورند، از هستی شان برای آزادی و آسایش مردم فروگذار نمی کردند و در این راه، چه بسا قربانی حسد فرومایگان و تیغ ستم حاکمان می شدند.

عصر اصفهان، رضاسلمان منش/قرن نوزدهم (م) سرآغازی برای تحولات سیاسی اجتماعی این سرزمین است که تلخی ها و شوربختی هایی را برای مردم و اقلیم ایران در خود جای داده است. این قرن با چیرگی خاندان قاجار بر سرنوشت ملک و ملت رقم می خورد؛ و خسارت های بی شماری را به همراه آورد؛ رخدادهایی مانند جدایی سرزمینی با دو عهدنامه «ترکمنچای» و «گلستان»، به حراج گذاشتن ثروت ملی و اعطای امتیازات اقتصادی و سیاسی به قدرت های بزرگ زمانه و درهم ریختگی نظام اداری کشور (با سپردن منصب ها به هزارفامیل قجری و یا چاپلوسان فاسد)، نمونه های بارزی برای این زیان ها است. متأسفانه، این شیوه حکمرانی تا برپایی نهضت مشروطه ادامه داشت. فقط یک برهه از این بازه زمانی است که این قاعده به هم می خورد و چهره تاریک قاجار را آفتابی تابناک روشن می سازد. ظهور«امیرکبیر» در سپهر سیاست و حکمرانی ایران، همان مهر درخشان و جانفزایی است که سعادت خلق را نوید می دهد و نور امید را بر تن بی رمق جامعه برای برخاستن و جلورفتن می تاباند و به جانش گرمای «خودباوری» می بخشد و به کامش شهد «دستگیری از ناتوان» و «دادگری» می چشاند.

او، میرزا تقی فراهانی است که در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه (از توابع اراک) به دنیا آمد. مادرش فاطمه نام داشت و پدرش، کربلایی قربان، آشپز سیدالوزرای آذربایجان «میرزا عیسی» و فرزند وی « قائم مقام فراهانی» بود . میرزای بزرگ و پسرش قائم مقام، زمانی که هوش و استعداد میرزاتقی را در نوجوانی دیدند، دریچه های دانش را به روی او گشودند. قائم مقام درباره او گفته است: ” … دیروز از کربلایی تقی کاغذی رسید. موجب حیران حاضران گردید. همه تحسین کردند و آفرین ها گفتند. الحق، (یکاد زیتها یضیء) در حق قوه مدرکه اش صادق است. …خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد! ”

محمد تقی در کنار قائم مقام راه و روش «سیاست» را آموخت و به مدارج سیاسی رسید و از او «میرزا محمدتقی خان»، «مستوفی نظام»، «وزیر نظام»، «امیر نظام»، امیرکبیراتابک اعظم (امیر کبیر) ساخت. او در آغاز، در انجام امور دیوانی و غیره لیاقت و شایستگی نشان داد. در سال های پایانی سلطنت فتحعلی شاه در دستگاه محمدخان زنگنه وارد خدمت شد. سپس، وزیرنظام آذربایجان گردید. میرزا محمدتقی که اینک به امیرنظام ملقب شده بود در ۱۶ شوال ۱۲۵۳ به همراه ناصرالدین میرزا، (ولیعهد) به روسیه رفت و در ارمنستان (ایروان) با نیکلای اول تزار روسیه ملاقات کرد. از مهمترین مأموریت های سیاسی امیرنظام در دوران سلطنت محمد شاه ریاست نمایندگی دولت در کمیسیون «ارزنه الروم» بود که به عنوان «وکیل تام الاختیار»ایران حضور داشت. او قرارداد صلح مطلوبی را با امپراطوری عثمانی به امضا رساند که از سوی محمدشاه تشویق بسیار شد. امیرنظام که سال ها با «ناصرالدین میرزا» الفت و نزدیکی داشت، با درایت و اقتدار خود، برای او (پس از درگذشت محمدشاه) مقدمات و اسباب بر تخت نشستن را فراهم کرد. شاه تازه، او را به مقام «صدراعظمی» نشاند و با تزویج خواهرش امیر را داماد خاندان سلطنت کرد.

اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت

امیر در بازه زمانی سه سال و دو ماه، اصلاحات شگرف سیاسی- اجتماعی را در کشور پدید آورد و می رفت تا پایه های ایران نوین را بنا کند. نمایه ای از کارهای او را می توان اینگونه برشمرد: ایجاد نظم در جامعه ، در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ستم پیشه ای می توانست بر بیچارگان بی نوا سختگیری کند. وی دزدی و هرزگی و شرارت را در جامعه کاهش داد. براندازی رشوه خواری، براندازی رسم قمه کشی، سروسامان دادن به خزانه کشور و قطع حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنان، تأسیس اداره آگاهی ، وی برای این که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم آگاه شود، اداره ای ویژه و سری تشکیل داد. مأموران این اداره با لباس چوپان، گدا، فروشنده دوره گرد، راهزن و… همه جا بودند و هر کجا کژی از کسی سر می زد، بی درنگ به امیر خبر می دادند ، واگذاری محاکم شرع به علمای صالح و براندازی رسم شکنجه، ساختن بیمارستان و مایه کوبی اجباری آبله، ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی، ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران، ساختن ۲۰۰ خانه در بیرون شهر برای مردم، تأسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام «وقایع اتفاقیه»، ایجاد کارخانه های پارچه بافی، شکرریزی، چینی و بلورسازی، کاغذسازی، چدن ریزی، فرستادن ایرانیان به خارج برای آموختن و سپس آموزش در ایران، استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنان با ایرانیان، ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی، ترویج ساده نویسی و لغو القاب، مرمت ابنیه تاریخی، فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با آنجا به دست توانای استادکاران اصفهانی، بسط کشاورزی و آبیاری، توسعه تجارت داخلی و خارجی، کوتاه کردن دست بیگانگان در امور کشور، تعیین مشی سیاسی معین در سیاست خارجی، اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه.

نکته مهم این است که امیر زمام قدرت را نه در یک حکومت مسئول و با زمامدارانی پاسخگو به دست گرفت، بلکه در یک حکومت اقتدارگرا و جامعه ای اقتدارزده به اصلاح امور پرداخت که همین امر، سرانجام تلخی را برای او رقم زد و اقداماتش را ابتر گذاشت. به هر حال، یاد و نام او در سینه خسته مردم زنده ماند و در نهضت مشروطه نُقل مجالس آزادیخواهان شد. بدین سان امیرکبیر، اُسطوره تاریخ معاصر ایران گردید. (اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت)

کد خبر: 47172

نویسنده: رضا سلمان منش – نویسنده و تحلیلگر

منبع: روزنامه عصر اصفهان

برچسب ها: ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0