به مناسبت 7 ساله شدن روزنامه عصر اصفهان؛

پیچ و خم های شش ساله مکتوب نویسی مطبوعاتی

روزنامه محلی عصر اصفهان، وارد هفتمین سال انتشار شد10/10/1400 یعنی درست 6 سال گذشت و نیز در همین اثنی، فراز و نشیب های زیادی هم بر مطبوعات مکتوب تحمیل شد.

به گزارش پایگاه خبری عصر اصفهان، نرگس رضایی/ اما آیا برای این جمله که، دیگر لازم نیست تا فردا صبح صبر کنیم باید بهایی بپردازیم؟! یا چیز ارزشمندی را از دست داده ایم !؟

اجازه بدهید قبل از گفتن اصل ماجرا پاراگرافی از فریدون صدیقی روزنامه نگار داستان نویس و شاعر بگویم به گمانم کمی به موضوع، نزدیکتر شویم، صدیقی می گوید؛ ” در وضعیت کنونی جامعه ما که مخاطب، جلوتر از رسانه حرکت می کند آنچه تهدیدی برای رسانه های سنتی محسوب  می شود رویگردانی  و کم اعتنایی مخاطب است و قطعا بخشی از نیاز های او از طریق ورود به شبکه های اجتماعی و دستیابی  به اخبار روز تامین می شود، پس به روزنامه خوانی  و رادیو و تلویزیون دیداری و شنیداری تاخیری نیازی ندارد”.

اما در ادامه صدیقی اصل مطلب را اینگونه می گوید؛”به اعتقاد من کار روزنامه نگار تبدیل ذغال به الماس است زیاد خواندن، زیاد دیدن و زیاد نوشتن  به روزنامه نگار بینش، درک و دریافت، می دهد. نگاه یک روزنامه نگار به پدیده ها نباید اتفاقی باشد  بلکه باید تحلیلی  باشد و زمانی می تواند به تحلیل  برسد که از حداقل جامعیت برخوردار باشد” یعنی راه حل اعتنای مخاطب را هم بازگو می کند.

حالا باید این نکته را حلاجی کرد چرا رسانه های مکتوب از مخاطب عقب مانده است یا اینکه به طور کلی این سوال درست است که اصولا مخاطب در عصر حاضر از رسانه ها جلوتر است یا اغراضی در میان است برای نادیده گرفته شدن یا کم کردن مطالعه عمیق تر؟!

بله قبول دارم، در حال حاضر رسانه را نمی شود تنها و صرفا روزنامه رادیو یا تلویزیون دانست بلکه همه پیام های معلقی که مخاطب را شکار می کنند تا به انتقال مفاهیم به آنان کمک کرده باشد به نوعی، باید همان را رسانه در نظر بگیریم!

شبکه های اجتماعی، شعار نویسی روی دیوار، پیام های روی لباس ها و … اما کدام یک از این به اصطلاح رسانه ها، سردبیری برای ویراستاری و مدیر مسئولی برای تفهیم قوانین و اجرای صحیح خط قرمز ها دارند یا کدامشان سال ها دود چراغ خورده اند تا به گفته استاد صدیقی ذغالی را با بینش و زیاد دیدن و شنیدن و نوشتن تبدیل به الماس کنند ؟! آیا آن ها مخاطبشان را با حوصله و دقت و درایت انتخاب کرده اند یا برایشان صرفا انتخابی از بین انتخاب های خودشان، هرکدام که کمتر سوال میپرسد یا قابل پذیرش تر است را انتخاب کرده اند. مطالب؛ کوتاهتر، بی بنیان تر، قشنگ تر، خلاصه تر، فست فودی ترشده. پس این نبودن زمان و مکان بی مرز شدن و بی محدویت شدن اظهار نظر ها ، واینکه ، همه حرف می زنند و کسی منتظر نمی ماند تا مثلا اهل فن؛ همانند دکتر برای درمان، معلم برای آموزش، فیلسوف برای منطق زندگی، تنها صدا های ماندگار باشند خیلی راحتتر از صرفه کردن وقت برای تجربه اندوزی است! یاوه سرایی مدت هاست قد اعلم کرده است . حرف مفت بدون کنتور می شود و برای کسی خرجی ندارد! دنیای ابری برای خودش روی ابرها سیر می کند و امپراطور بلامنازع گستره جوامع امروزی شده است.

 

اما آن روی سکه ای هم برای این فضای مجازی و آن لاین و برخط متصوریم و از این بستر به عنوان فرصت بهره میبریم و می خواهیم از الماسی بگوییم که رسانه سوت زن چه با مکتوبات چه با شبکه های اجتماعی، سعی می کند نور افکن قدرتمندی رادر چارچوبی قانونمند بر تاریک ترین زوایای پنهان فساد  بتاباند و رسالت خود در ایجاد فضایی شیشه ای برای همه، نا امنی برای خلافکاران، و رسیدن مردم به حقوقشان را داشته باشد .

این ها که گفتم آرمان شهر های مطبوعاتی نیست کم و بیش گاهی صدایی از رسانه ای بلند می شود و گوش می شود برای شنیدن حرفای گوی و مگوی و دهان می شود برای بیان مطالبات ایشان.

همین حالا که این مطلب را می خوانید اومیکرون به شهر رسیده، سد حجم زاینده رود 164 میلیون متر مکعب شده با ورودی 15 و خروجی 12 متر مکعب بر ثانیه، مدیر کل میراث فرهنگی اصفهان انتخاب شده ، هوای شهر ناسالم گزارش شده و مدارس به صورت حضوری تعطیل است کمی ترک های سی و سه پل بیشتر شده و شاید جایی در همین نزدیکی حفره ای بر اثر فرونشست ظاهر شده باشد ، شهردارمان دغدغه های فرهنگی زیادی دارد که آن هم کم از دولت سازندگی و عمران نیست شاید!.، ما روزنامه های محلی دغدغه مردم محله مان را داریم چه محله بالا باشد چه محله پایین! حال نکته اینجاست چگونه می توانیم بدون دغه غه های درون رسانه ای ، دم از مطالبه گری بزنیم در حالی که بر شانه های روزنامه هروز یک ممیزی جدید فشار می آورد ؛ همانند قطع شدن آگهی ها یکی پس از دیگری، طرح رتبه بندی ناعادلانه روزنامه ها ، گرانی کاغذ، …و

لیکن کوتاه می کنم، صرفا فرصتی یافتیم تا عنوان کنیم وارد سال هفتم شدیم خبری نیست جز این که، یکسال دیگر برای مکتوبه نویسی در جراید مجال یافتیم ونیاز به همراهی داریم با کمی حوصله با کمی دقت بیشتر  شاید  ترغیب شوید هفت صبح فردا هم منتظر روزنامه ها بمانید.

تصویرگر تمبر عصر اصفهان:داود الماسیان

 

 

 

 

 

کد خبر: 46815

نویسنده: نرگس رضایی

منبع: روزنامه عصر اصفهان

برچسب ها: , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0