27 بهمن 1401 - 3:52 ب.ظ

در شهر اصفهان؛

یک باران، آن روی مدیریت بحران را شست!

کشور ایران در مدار 33درجه ی شمالی و محدوده ی کم بارش قرار دارد، دیگر، فلات مرکزی که جای خود دارد. از دو سو توسط رشته کوه های زاگرس و البرز احاطه شده و بارش ها یا به دریای کاسپین در شمال و یا به کشور های همسایه می رود، همسایه هایی که خیلی خوب هستند.

عصر اصفهان، دکتر بابک سپهریان/ البته اگر به حافظه ی قدیمی ها مراجعه کنیم، می شنویم که در حدود 50 سال قبل و پیش از آن برف و باران زیادی را در اصفهان شاهد بوده اند. با رشد فاجعه بار جمعیت بدون در نظر گرفتن پتانسیل ها و به ویژه توانایی مدیریتی!، کشت در نقاط کوهستانی و مصرف بی رویه در صنایع آلاینده که دودش نصیب مردم شهید پرور دیار صفاهان می شود، شاید اگر درست به خاطر داشته باشم، سال 79 بود که زنده رود خشکانده شد، بعدش هم ……… تا الان، تا آنجا که امروز ، در مسیر های آبخیز زاینده رود بیش از 3متر برف باریده هم من شک دارم که بگذارند، جریان دایمی آب زنده رود را طراوت بخشد. بگذریم، به باران و بارش های این چند روز بپردازیم، بارش هایی که به نقل از سوی کارشناسان روانشناسی، شادی و فرح را به روح مردم این دیار بازگرداند. چهارشنبه عصر 26بهمن که از پلیس راه جنوب اصفهان به سمت شهر در حال حرکت بودم یک ساعت، بلکه بیشتر در ترافیک حاصل از آب گرفتگی زیر گذر بهارستان به این فکر می کردم که در ساعت های ابتدایی صبح، یک نگاه کافی بود تا بفهماند که این محور مشکل دارد و باید برای راه ترانزیت شمال جنوب ایران اندیشه کرد. 7صبح ارتفاع آب تا درب خودروهای عبوری بود و یک تصادف نسبتا شدید منجر به جرح، دیگر چه چیز دیگری می تواند بگوید که مشکلی اینجا است. به این پرسش اندیشیدم که آیا در هنگام ساخت چنین سازه هایی، امکان ندارد تا چند حلقه چاه عمودی و شبکه های از تونل های افقی متصل به چاه ها طراحی و اجرا شود تا ساعت های باارزش مردم با کبریت بی تدبیری به تلی از هیزم خشم و ناراحتی و…. مبدل نگردد؟ آیا در پس هر بارشی امکان نداشته که مکان های تجمع آب رصد شده و چاه های مناسب برای آن تعبیه شود تا زمین هم سیراب شود و هیولای فرونشست را اندکی رام کنیم در شهری که در گذشته نصف جهان می خواندند و امروز با یک باران قفل می شودو فرو میریزد در خود. اما راستی میدانید جواب پرسش‌های خود را چه زمان دریافتم؟ صبح روز 5شنبه (27بهمن 1401) که در مسیر ترمینال صفه به سمت پارک ملی کلاه قاضی، 2ساعتی را در ترافیک ناشی از همان یک بارش سپری کردم. یک باران کافی بود تا دریابم اگر همه در جای خود باشند، نمی شود آن چه امروز شد، برای جوشکار شدن باید علم مواد دانست و تلاش کرد، برای راننده شدن باید تمرین داشت، برای استاد دانشگاه شدن هم باید سالها درس خواند، یک شبه نمی شود جوشکار و استاد دانشگاه و راننده خوب شد. اگر کسی گفت می شود، بیاریدش زیر پل بهارستان و خیابان خلیج فارس تا در آن شنا کند، اندکی، تر شود شاید دانست، آنچه باید بداند. آقایان مدیر در هر اداره ای، راه و شهرداری و …. این مردم از همه چیزشان(حتی جگرگوشه هایشان)گذشتند تا شما اینک مدیر باشید، 25 آبان اصفهان را به خاطر بیاورید و برای مردم کار کنید، آهای مدیران عزیز، در دیاری که کمیشه گری(حفر قنات و چاه) در آن سبقه ای تاریخی دارد، سخت نیست یک شبکه زهکش آب های سطحی را طراحی و اجرا کنید تا در هیچ معبری (خیابانهای اطراف شهر و یا حتی تمام کوچه ها) آب روان نماند و زمین سیراب گردد. (شایسته نیست که بار دیگر بگویید غافلگیر شدید!) اما اگر توان ندارید، خوب دیگر حرفی نیست جز آنکه ” ز روز گذر کردن اندیشه کنید”. خدایا تو باران خود بر این سرزمین بفرست، بر مدیرانش نگاه مکن، صافی مردمش را بنگر که تو رحمان و رحیمی.

کد خبر: 131800

نویسنده: دکتر بابک سپهریان

منبع: عصر اصفهان

برچسب ها: , , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0